صدای کر کننده موزیک لرز شدیدی به شیشه های نه چندان محکم انبار متروکه وارد می کرد امشب دنبال جلب توجه نبودم با یه هودی نیم تنه شلوار جین اسکینی مشکی با یه کت چرم و نیم بوت های پرادا کلاه کپ سفیدی که سرم بود سعی در کمتر دیده شدنم توسط جاشوآ داشتم تو این شلوغی دنبال چو می گشتم که تو وی آی پی با وایولت نشسته بود و گلس مارتینیشو با بی حوصلگی تکون میداد و اون برعکس من لباس عروسکی جذب و کوتاه زرشکی رنگ شاینی که با چکمه های نبوک زرشکی رنگی عجیب برای درخشش آماده بود
+پس نمی خواد مسابقه بده
سمتشون حرکت کردم
+های گایز
چو که با دیدن من جا خورد با یواش ترین ولوم ممکن بهم سلام کرد
-سلام ا/ت ، انتظار نداشتم بیای بعد از دعوایی که با هم کردیم و رفتی
این داره چه چرت و پرتی میگه ؟ کدوم دعوا ؟!
+خب بد نیست بیام ببینم جاشوآ داره چی کار می کنه !
از حرفم طوری که وایولت نبینه ابرویی بالا انداخت از ریکشنش تعجب کردم ولی سعی کردم تو چهرم وایولت شوکه شدنمو نبینه
+چه خبر وایولت؟
○خبرا پیش تو و دوست پسرته، تو چه خبر ؟ چی کارا می کنید شیطونا ؟ کی خاله میشم ؟
از حرف آخرش خوشم نیومد
+چه ربطی به خاله شدن داره ؟
○اونطوری که تو توی ویدئو رو پاش لم دادی معلومه که تا الان ۱۰۰ بار رابطه داشتین
+خب که چی ؟
○ایش نمیشه هم ازش چیزی پرسید
+ام نههههه ، فقط خواستم حوصلت سر نره
○آها مشخصه
وایولت سرشو تو گوشیش کرد ، چو نگاه خیلی پر حرفی داشت و نا آروم بود ، ترس ، دلتنگی معلوم نیست چشه ؟ اتفاقی افتاده که نمی خواد جلو وایولت حرف بزنه؟ بهتره باهاش رمزی حرف بزنم
+چو ، تنها چی کار می کنی ؟ (اتفاقی افتاده؟)
***چو و ا/ت سه سال قبل برای مواقع ضروری که لازمه کلمات کلیدی تو صحبتاشون بوجود آوردن که فقط خودشون ازش سر درمیارن من زیر کلمات خط می کشم**
-هیچی با وایولت خوش می گذرونم ( وایولت ؟!)
منظورش چیه ؟
+کلاسات به کجا رسیده با شاگردت چی کار می کنی ؟
(از جیمین خبر داری؟)
-هنوز دارم می خونم واسه مدرکم ، شاگردم خیلی دردسر ساز بود دیگه بهش درس ندادم (جیمین تو دردسر افتاده و ازش فاصله گرفتم)
"فلش بک توکیو ژاپن هتل "
راوی چو
با صدای گوشیم که داشت خودشو می کشت تماس و وصل کنم از روی تخت غلت زدم شماره نا آشنایی از خود ژاپن بود
-بله
•هلو لیدی
-جاشوا؟
•یس هانی جاشوآ
-چی می خوای کچل ؟
•هی درست صحبت کن
-و اگه نکنم
•بلایی سر اون بچه خوشگل میارم که تا زنده ای از یادت نره
-منظورت چیه ؟
•همون پسر خوشگله که دل نصف افراد منو برده ،.... جیمین
نفس تو سینم حبس شد حالا بعد ا/ت مثل این که نوبت منه لعنتی(مربوط به مسابقه اول که جاشوآ اسلحه گذاشت رو سر تهیونگ )
-چی می خوای ؟
•چیزه زیادی نیست، می خوام بدونم ا/ت چی کار می کنه کجا میره ، حتی تو دقیقه چندتا نفس می کشه
-هی هی پیاده شو با هم بریم ، چرا فک کردی من این کارو می کنم ؟
•یه ویدئو آپلود کردم تو نت نگاه کن شاید نظرت عوض شد
تلفن و قطع کرد سریع تو مرورگر گوشیم سرچ کردم پارک جیمین
اولین تیتر خبری همه سایت ها شده بود وقتی یه هیتر جیمین و تو مرکز خرید میبینه
ویدئو رو دانلود کردم خدای من اون واقعا جیمینه روی پله برقی اونی که پشت سرش رفت از افراد جاشواس ؟
از چیزی که دیدم سرم گیج رفت هولش داد اولین فکری که به ذهنم رسید "زنگ بزن به جیمین " بود
نمیدونم چطور شمارشو گرفتم بعد از بوق های طولانی جواب داد مثل همیشه سرد حتی این سری انقدر سرد که لرزی از سردی صداش کردم
×چیه ؟
-حالتون خوبه ؟ بد موقع که زنگ نزدم ؟
×اتفاقا بد موقع زنگ زدی چطوره دیگه اصلا زنگ نزنی ،می خوام کلاسامو باهات کنسل کنم آدم حوصله سر بری هستی تو انگلیسی هم پیشرفت نکردم پس لزومی نداره این کار و کش بدیم .
پس حالش خوبه تلفن و بدون حرفی قطع کردم حرفاش انقدر سنگین بود که حتی نفس کشیدنم برام سخت بود دلم می خواست انقدر جیغ بزنم بلکه دیگه صدام درنیاد دوست صمیمیم ناپدید شده اونی که دوسش دارم تهدیدش کردن با جونش اما ازم متنفره و فک می کنه من آویزونشم از طرفی دوست پسرم بهم خیانت کرده اما جرعت ندارم به کسی بگم چون بخاطرش جلو همه وایسادم ،من در حق کی انقدر بدی کردم که هیچ کس به فکرم نیست؟! همه درد خودشونو دارن پس من چی ؟
آیکون تماس و فشار دادم و زنگ زدم به جاشوآ همون لحظه جواب داد
-من برام مهم نیست دیگران چی کار می کنن چه ا/ت ، چه جیمین چه جانگمین اگه هم بود از الان به بعد نیست مشکلتو خودت حل کن
اجازه ندادم حرف بزنه قطع کردم تماس و گوشی و پرت کردم اونور تخت اشکام بی اختیار روی صورتم می رقصید به قدری گریه کردم که به خواب رفتم نمی دونم چقدر طول کشید ولی با صدای زنگ گوشی بیدار شدم ا/ت بود بعد از چند روز تماس و وصل کردم برام مهم نبود به جاشوآ چی گفتم مهم ا/ت بود که بهم نیاز داشت
-ا/ت عزیزم کجایی ؟ خوبی ؟ چرا جواب نمیدادی ؟
+اوووووو میس چو چطوری ؟ یواش تر کدومو جواب بدم ؟
-مستی ؟
+خب دو سه تا پیک زدم
-چرت نگو تو با دو سه تا اینطوری نمیشی حداقل دو سه تا بطری باید زده باشی کجایی بیام ؟
+نمی دونم
-کی دور و برته؟
+اممممم فک کنم یه پسر جذاب که اونور پیشخونه
-گوشی و بده بهش
+چرا ؟
-بده بعدا می فهمی
▪︎بله؟!
-ام سلام اونجا کجاست من بیام دنبال دوستم
▪︎اینجا بار بِن فیدیچ هست
-ممنونم خودمو سریع میرسونم
دو دل بودم به جیمین بگم یا نه این چند روزه خیلی پیگیر ا/ت بود
مهم نیست بهش پیام میدم خواست بیاد نخواستم نیاد
-سلام آدرسی که ا/ت الان اونجاست من دارم میرم پیشش فقط این چند روزه پرسیدید بهتون اطلاع دادم که نگران نشید
تاکسی گرفتم آدرس و به راننده نشون دادم بعد از گذشت چند دقیقه ماشین و نگه داشت
-آقا چی کار می کنید؟
*متاسفم پنچر کردم ، چند دقیقه بیشتر طول نمیکشه
ترسیدم این جزئی از نقشه جاشوآ باشه آقا کرایه تا اینجا چقدر شد من حساب کنم ؟
بعد از چند دقیقه مجدد تونستم تاکسی پیدا کنم رسیدم به بار جیمین و که به دست باندپیچی شدش نگاه می کرد دیدم، سعی کردم بیشتر از این خودمو خورد نکنم پس نگاهش نکردم و رفتم تو ، از چیزی که میدیدم شوکه شدم امکان نداشت ا/ت رو پای تهیونگ نشسته بود؟ تهیونگ اغفالش کرده بود ؟
×چو اونطوری که فکر می کنی نیست
-من هیچ فکری نمی کنم فقط اومدم دوستم و ببرم هتل، همین امشب مسابقس و باید آماده باشه
سریع ازش فاصله گرفتم و سمت تهیونگ رفتم از شرایطش انگار ناراضی بود
-تهیونگ شی کمک می کنی تا دم تاکسی ببرمش بقیشو خودم حل می کنم
×نیازی به تاکسی نیست ما ماشین اوردیم
انگار از حرفی که زده بود پشیمون بود
-ممنونم ولی با تاکسی می رم
# نونا بذار کمکت کنیم تا هتل برسونیمتون
-کسی نبینتتون یه وقت
تهیونگ از تیکه ای که انداختم گیج شد ولی جیمین خوب متوجه رفتارم شد
×اصرار نمی کنم هر جور خودتون می دونید چو شی
تهیونگ ا/ت رو بغل کرد و بدون توجه به من سوار ماشین خودش کرد منم به ناچار سوار ماشین شدم پشت پیش ا/ت نشستم کل راه حواسم بهش بود
پایان فلش بک انبار متروکه در هائیپو گیل زمان حال"
راوی ا/ت
+یعنی انقدر شیطون بود که بی خیال پولی که میده بشی ؟ (چی کار کرده ؟)
-بیشتر برادر کچلش اذیتم می کرد (جاشوآ تهدیدم کرده)
خدای من حروم زاده ،باید به جیمین هشدار بدم
+که اینطور ، من می خوام مسابقه بدم امیدوارم دیگه نبینمت (میبینمت)
با سر حرفم و تایید کرد
سريع از اونجا دور شدم گوشیم و از جیب پشت شلوارم برداشتم و دنبال آقای دردسر گشتم
دومین بوق جواب داد
+جیمین باید ببینمت
# یا ا/ت چرا به جیمین زنگ زدی ؟
+تهیونگ؟
# یس بیبی خودمم
+تهیونگ من وقت ندارم جیمین تو خطره هرچی بادیگارد دارید بیشترش کنید جاشوآ چو رو با جیمین تهدید کرده
# چی داری می گی ؟ الان کجایی ؟
+مهم نیست کجام ببرش یه جای امن متوجه شدی ؟
# آره عزیزم
•اووووو ببین کی اینجاست
+بر خرمگس معرکه لعنت
تلفن و قطع کردم
•ا/ت شی اینجا چی کار می کنی از دوست پسر جذابت اجازه گرفتی ؟
+اونش به تو ربطی نداره اومدم مسابقه بدم پس برو بذار باد بیاد
اجازه ادامه مکالمه رو ندادم
-------------‐--------------‐-----------------------
‐--------------------
سلام سلام من اومدم با یه اتک
خوب گفتم شاید بخواید بدونید دلیل رفتارای چو چیه ؟
حدس می زنید قسمت بعد چی میشه ؟
نظرتونم راجب این قسمت بهم بگید که بدونم
YOU ARE READING
قلب آبرنگی من
Romanceا/ت برای این که دوستش چو رو تو کنسرت بی تی اس همراهی کنه به کنسرت میره و غافل از این که یک اتفاق تو فن میتینگ کل زندگیشو متحول میکنه و قسمت از وجودش که سیاه و تاریکه و مدتها بود که خاموشش کرده بود دوباره فعال میکنه چه کسی می تونه اونو از حالت جدیدش...