⚘𝑷𝒂𝒔𝒔𝒆𝒏𝒈𝒆𝒓༄❆
طبق عادت، مادر ییبو برای هر دو پسر کف اتاق جا انداخت و با لبخند به ژان نگاه کرد.
_«اینجا رو مثل خونهی خودت بدون پسرم، هرچیزی نیاز داشتی به ییبو بگو تا راهنماییت کنه، گرسنت شد توی آشپزخونه همه چیز هست.»
ژان با لبخند سری تکون داد و از زن بابت مهمان نوازیش تشکر کرد. درحالی که با نگاهش اون رو تا بیرون رفتن از اتاق بدرقه میکرد، خطاب به ییبو که مات و مبهوت بهش نگاه میکرد گفت:
_«قراره همینطوری وایسی بهم زل بزنی؟»
باید جلوی این نگاههای خیرهاش رو میگرفت. آخه اون پسر قرار نبود از جلو چشماش مثل یه پری محو بشه! به خودش نهیب زد "میخوای فراریش بدی؟" و به طرف تشکها به راه افتاد و روی یکی از اونا نشست:
_«فکر کردم شاید بخوای بخوابی...»
_«آره در حد کشتن یه آدم خوابم میاد! اما ارزششو نداره مگه نه؟»
_«خوابیدن؟»
ژان کنار ییبو نشست و پتویی که زیرپاش تا شده بود رو باز کرد و روی پاهای یخ زدهاش انداخت.
_«کشتن آدم! البته فقط دستاتو آلوده میکنه...»
و جوری دستاشو توی خز پتو فرو کرد انگار که داشت اون آلودگی رو از لای انگشتای کشیدهاش جدا میکرد. وقتی سکوتِ حاکی از تعجب ییبو رو دید سرش رو به سمت پسر کج کرد و پرسید:
_«خیلی خوب، چی داری نشونم بدی؟ آلبوم؟ دفتر خاطرات؟ عکس دوست دخترت... اوه.. منظورم دوست پسرته! همونی که احتمالاً وقتی خونتون میمونه، به جای من اینجا کنارت میخوابه! سرتم روی سینهاش میذاری؟»
ژان به قدری سریع جملاتش رو ادا کرد که ییبو فکر کرد اون چندبار تاحالا این سوالا رو از خودش پرسیده که اینطور پشت سر هم ردیفشون کرده؟ از طرفی این یعنی... ژان داشته به ییبو فکر میکرده؟ پوفی کرد و ریز ریز زد زیر خنده!
_«چیه؟ حرف خندهداری زدم؟ یا ذوق کردی؟»
_«نه...شوانگ دوست پسرم نیست! تازه وقتایی که اینجا میمونه خیلی زود میخوابه! درست قبل از ساعت 12»
ژان سرش رو به سمت قفسههای کتاب ییبو چرخوند و دنبال ساعت دیواری بین کتابا گشت! لبخندی به پهنای صورتش روی لبهاش نشسته بود. همینکه ییبو حرفای بیطرف ژان رو به شوانگ اختصاص داده بود به این منظور بود که توی محور افراد نزدیکش هیچ پسر دیگه ای جز اون نبود. این یعنی، ییبو باید به شوانگ میچسبید نه اینکه عاشق ژان میشد! با یادآوری حرف ییبو، به عنوان کتابها چشم دوخت و آهسته زمزمه کرد:
_«اون زود میخوابه تا صدای تپشهای قلب بیجنبهاش بیدارت نکنه...»
_«هوم؟چیزی گفتی؟»
YOU ARE READING
➤𝑻𝒉𝒆 𝒄𝒖𝒓𝒔𝒆 𝒐𝒇 𝒅𝒂𝒏𝒅𝒆𝒍𝒊𝒐𝒏𝒔
Fanfiction❊نِیم : The curse of dandelions ✘کاپل : ʸᶤᶻʰᴬᶰ 【ژانر : [𝓐𝓷𝓰𝓮𝓼𝓽] - [𝓡𝓸𝓶𝓪𝓷𝓬𝓮] -[𝓢𝓵𝓲𝓬𝓮 𝓸𝓯 𝓵𝓲𝓯𝓮] -[𝒟𝓇𝒶𝓂𝒶]-[𝓜𝔂𝓼𝓽𝓮𝓻𝔂 ] 】 ◀هپی اند. ⏱پایان یافته . . ★ [تریلر] . . دیدی آدما روزاشونو با امید فردایی بهتر پشت سر میذارن...