────+18─────
بی توجه به کت گرون قیمتی که وسط راهرو پرت شد، هردو بین بوسه های داغشون وارد واحد هتل شدن و چانیول بلافاصله بکهیون رو با ضربه محکمی به در چسبوند.
"اههخخ.."
آلفا مک عمیقی به لب های امگا زد و زبونش رو روی زبون کوچیکش کشید، دستای بزرگ و قدرتمندش بدن ظریف امگای زیر دستش رو لمس میکردن. بکهیون با حس مالیده شدن نیپل هاش از روی پیرهن لیمویی رنگش، ناله خفه‌ای کرد و دستش رو لای موهای مشکی رنگ آلفا فرو برد.
"هممم.."
آروم باز شدن دکمه هاش و بوی فرمون چانیول حالشو بدتر میکرد.
"سینه هات خیلی حساسن بیون!"
کلافه سری تکون داد و شروع به غر زدن کرد
"اه انقدر اذیتم نکن چانیول...!"
پسر بزرگتر همونطور که به چشماش خیره بود پیرهنش رو پایین کشید و کنار در انداخت، سرشو جلو برد و پوست سفید امگا که با رایحه‌اش پر شده بود زیر دندون گرفت و یکی از دستاش تو شلوار بکهیون فرو برد.
"هممم..بـ...بیا بریم.. هاهه..حداقل تو تخت.. انجامش بدیـ- وااایی.."
چانیول بدون اینکه به ادامه حرف بکهیون گوش کنه اونو روی شونه‌اش انداخت و سمت اتاق قدم برداشت.
"وقتی مستی عقلت بهتر کار میکنه!"
از روی شلوار چنگی به رون امگا زد و بی توجه به چیزی روی تخت پرتش کرد. از کشوی کنار تخت مشغول پیدا کردن کاندوم شد که بکهیون لبخندی زد و لبش رو به دندون گرفت و با پاش شروع به مالیدن عضو سخت شده چانیول کرد.
"اهه فاک بیون"
پای بکهیون رو بالا گرفت و بوسه کوچیکی به مچ پاش زد، بلافاصله شلوار امگارو همراه با باکسر کشید و پایین تخت انداخت.
بکهیون دستشو جلوی صورت سرخش گرفت و به چشمای آلفا خیره شد
"چرا فقط من لخت باشم...؟"
"اینم یه حرفی"
چانیول بسته کاندوم رو به دندون گرفت و مشغول باز کردن دکمه های پیرهن و کمربندش شد، البته که بدن عضله‌ایش باعث هورنی تر شدن امگا میشد. بسته رو با دندونش پاره کرد و کاندوم رو روی دوتا انگشتاش کشید.
"اماده‌ای؟"
بکهیون آروم سری تکون داد و با وارد شدن انگشتای بلند نامزدش، چنگی به بالشت زیر سرش زد. لبش رو محکمتر به دندون گرفت و ناله خفه‌ای سر داد.
"هممم.."
"جدی‌ای؟"
با پمپ شدن عوض سخت شده‌اش توسط چانیول، چنگی به دست پسر بزرگتر زد.
"هاااههه..چا..هاا...نیو..چانیول نهه هممم..."
پوزخندی زد و حرکت دستاش رو تندتر کرد، رسما امگای زیرش از شدت لذت میلرزید.
"فکر کردی میتونی قصر در بری؟"
"همم..چانیول...هوففف حس..حسش اهه..عجیبه..!"
بکهیون با حس پیچیدن زیر دلش، دست آزادش رو جلوی صورتش گرفت و با فشار روی شکمش کام شد.
"هوففف...هاه..هاه.."
چانیول نیشخندی زد و انگشتاش رو بیرون کشید
"به همین زودی اومدی؟"
قبل از شنیدن جواب بکهیون، سرش رو جلو برد شروع به عمیق بوسیدن پسر کوچیکتر کرد. آروم کنار کشید و بکهیون رو به پشت خوابوند. سر انگشتاش رو موذیانه از کمر تا باسن بکهیون پایین کشید، لبش رو به گوشش چسبوند و آروم زمزمه کرد.
"اینطوری راحتی؟"
با حس لمس شدن عضو چانیول به باسنش، اه کوتاهی کشید و تند تند سرتکون داد.
"آ...آره فـ...فقط- اهههه.."
با حس وارد شدن عضو آلفا، حرفش قطع شد و از درد چنگی به بالشت زیرش زد.
"اهه..چانــ...چانیول.."
آلفا بوسه‌ای به سرشونه امگای زیرش زد و عضوش رو بیشتر به داخل هل داد.
"هوم؟"
"اییی..درد...درد داره...هممم..هق..چانیول.."
چانیول از چونه بکهیون گرفت و سرشو سمت خودش برگردوند، گاز کوتاهی از لب امگا گرفت و به چشم های اشکیش خیره شد.
"همینطوریشم مستی اگه بیشتر فرمون آزاد کنم بدتر میشی پس یکم تحمل کن!"
بکهیون آروم سری تکون داد و صورتشو به گردن چانیول مالوند. شاید این غریزه یه امگای مغلوب دربرابر یه آلفای غالب بود؟
"بنظر آماده میای..!"
با شروع شدن حرکات و ضربه های نامزدش، دوباره صدای ناله هاش توی اتاق پیچید.
"آآخخ...اه چانیولهمممفف..درد داره...درد دار-..اهه"
چانیول گازی از گردن بکهیون گرفت و ضرباتش رو تندتر کرد.
"مطمئنی فقط درد داره؟ این پایین انگار یچیز دیگه میگه!"
حرف های چانیول بیشتر خجالت زده‌اش میکرد، با مالیده شدن عضو سختش به تشک تخت گونه هاش بیشتر گر گرفت.
"اههه..ههنگگگ.."
(من چرا دوباره شق کردم؟ فـ..فاک خیلی حس خوبی دارهه..)
چانیول با نیشخند اسپنک نچندان محکمی به باسن بکهیون زد، دست آزادش رو جلو برد و دوتا از انگشت هاشو وارد دهن مرطوب امگا کرد.
"تو منحرفه کوچولو، مثل اینکه خیلی داره بهت خوش میگذره نه؟ اونقدری که خودت باسنتو داری تکون میدی!"
بکهیون با شیفتگی زبونشو لای انگشتای نامزدش کشید و قوس کمرش رو بیشتر کرد.
"ههممنن..ممو محکن تل بهکن...آآ.."
چانیول با شنیدن اون جمله و لحن سعی کرد خنده‌اش رو بخوره و جدی بنظر برسه.
"بابات بهت یاد نداده با دهن پر حرف نزنی بیون؟"
پس از تموم شدن حرفش ضربه عمیقی به نقطه حساس بکهیون زد که امگای زیرش جیغی از لذت زد و شروع به لرزیدن کرد.
"هننقیگگ...هوممم!"
"پس بزار لذت بخش ترش کنیم!"
انگشتاش رو بیرون کشید و با هردو دستاش بازوهای بکهیون رو گرفت و بالا کشید تا بکهیون تعادلش رو روی زانوهاش حفظ کنه
"اینن..آاخخ..خیلی عمیققههگگ!"
با حس کشیده شدن عضو چانیول توی شکمش و برامدگی‌ای که حس میکرد، برای بار دوم ارضا شد.
"اه داری ناامیدم میکنی بکهیون، دیگه نباید قبل من بیای!"
ضربات محکم و عمیقشو به نقطه حساس بکهیون ادامه داد، صدای ناله های هورنی نامزدش نشونه درست انجام دادن کارش بود. اما این واقعا حیف بود که چانیول نمیتونست نظاره‌گر چشم های شهوتی نیمه باز و زبونی که از لذت بیرون افتاده بود باشه!
پیشونیش رو به شونه نامزدش تکیه داد و آخرین ضربه عمقیشو تقدیم امگا کرد که همراه با اون بکهیون هم کام شد.
"هوفف..تو هم از جلو کام شدی هم از پشت؟"
تکخنده ناباورانه‌ای زد، به آرومی بیرون کشید و بازوهای بکهیون رو رها کرد.
"هاه..چقد خستم..."
چانیول دومین بسته کاندوم رو برداشت و موهای خیس از عرق بکهیون رو از صورتش کنار زد
"تا این پک و تموم نکنم بیخیال نمیشم!"
"دیگه...نمیتونم چانیول.."
"منظورت چیه؟ خودت بودی کـ-...هی! بکهیون؟ بیون؟ بیون بکهیون؟ احمق؟"
ناباورانه به نامزدش که غرق در خواب بود خیره شد.
"گوه توش!"
────+18─────
─────────
نگاهی به بلندی ارتفاع تراس انداخت که نفس هاش تندتر شد و دست هاش شروع به لرزیدن کردن
(نه...امکان نداره...این فقط یه خوابه...)
با شنیدن صدای قدم هایی که به سمتش میومد نگاهش رو به اون سمت داد
"متاسفم بکهیون!"
"نه..!"
(دوباره نههه...)
و باز هم حس عجیب سقوط به کام مرگ!
"نهههههه!"
YOU ARE READING
Who Is Byun Baekhyun?
Fanfictionچه حسی داری که تو یه روز آفتابی، چشماتو از هم باز کنی و ببینی که تو بدن یه نفر دیگه گیر کردی...؟ "من...کجام؟...اینجا اتاق من نیست..." نگاهی به اطراف کرد و آیینه دستی‌ای که رو میز کنار تخت بود و برداشت و به خودش تو آینه خیره شد که ناگهان با دیدن خودش...
