Part1_two different world...

2.7K 173 21
                                    

پارت اول: دو جهان متفاوت...

----
برای دسترسی به پلی لیست پارت ها به چنل تلگرام سر بزنید✨
----

Code 1315 : ارامش من...
«تو توی روزمرگی سرد زندگیِ من گرمای عشق شدی... ‌دنیای خاکستری من رو به رنگ عاشقی زینت بخشیدی و قلب یخ زده‌ی من رو به اغوش کشیدی و با بوسه‌های داغِ لب‌هات اون رو به زندگی برگردوندی... .
و تو ارامش من شدی؛ رز وحشی من... »

----

- جونگ‌کوکا، مطمئنی نمی خوای همراهمون بیای؟!

با ارامش خاصی که همیشه در رفتارش دیده می‌شد، همونطور که اخرین کاپ‌کیک شکلاتی رو با رولت‌های بیسکویتی تزئین می کرد، جواب هیونگش رو داد:
- اهوم... شما برین خوش بگذره هیونگ!

سینی رو برداشت، بوسه‌ی ریزی روی گونه هوپی نشوند که جوابش لبخند نگران هیونگش بود و بعد به سمت ویترین رفت تا کیک‌های اماده شده رو پشت شیشه ویترین بچینه.

- ولش ‌کن اینو خوشش میاد هر روز با کاردک جمعش کنیم... اخرش یه روز بر اثر فشار کاری کتلت میشه.

بعد از چیدن اخرین کیک، سینی خالی رو بدست گرفت به سمت جین رفت، بوسه‌ای هم روی گونه‌‌ی اون کاشت و به سمت کانتر رفت تا سینی رو روش بزاره:

- به توعم خوش بگذره جینی هیونگ!!

چهره‌ی پسر بزرگتر جمع شد و شروع به پاک کردن صورتش کرد:
- آییییش پسره چندش... انقدر اون تفاتو نمال به من!!

- یا هیونگ اروم باش فقط بوست کرد...

جین استین لباسش رو جلوی جیهوپ گرفت:
- بوووس؟؟ تفشو ببین استینمو خیس کرده!!

- کو؟! استینت که خشکه!

خنده‌ی ریزی به بحث بی‌سر‌و‌ته هیونگ‌هاش کرد و بعد از گذاشتن سینی روی کانتر به سمتشون پا تند کرد.

- تو کوری من چیکار کنم!؟ تف داره چِکه...

- خب دیگه، خیالتون از بابت مغازه راحت باشه. با خیال راحت برین و بجای منم از یئوم‌شی امضا بگیرین.

در حینی که کف دو دستش رو به شونه‌های پهن دو الفا تکیه‌ داده بود و اون‌ دو رو به بیرون از در هول می‌داد این رو گفت.

جی‌هوپ چرخی زد و خودش رو از فشار دست‌هاش جدا کرد و با نگرانی لب زد:
- کوک نگرانم بخدا! میگم چطوره امروزو بری مرخصی، هوم؟

پسر بدون اینکه لبخند رو از چهرش پاک کنه دوباره شروع به بیرون هول دادنش کرد:
- لازم نیست نگران باشی هیونگ، قرص ضد رایحه خوردم، مشکلی پیش نمیاد.

جین که مقاومت جونگ‌کوک هر لحظه بیشتر رو اعصابش خراش می‌انداخت، با کلافگی سر تکون داد و زیر لب غر زد:
- یااا چه اصراری داری خودکشی کنی؟؟ بیا یه روزو برو خونت بشین، گشت و گذار ما‌ رو هم کوفت نکن دیگه!!

𝐌𝐲 𝐩𝐞𝐚𝐜𝐞«𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤»Where stories live. Discover now