سلام به همگی..
خب درباره ی این فیکشن جونم براتون بگه که از دستش ندید و تا پایانش بخونید..اگه جایی اشتباهیی دیدید به رو خودتون نیارید 🥲😅
بعضی پارتا هم +۱۸ بله، اون پارتارو علامت میزارم که هرکی نخواست رد بشه... چقد من باشعورم 😅
و اینکه یه سری توضیحات میمونه، مثل این علامتای پایین،که باهاشون نقشا معلوم میشه:
- تونی
+پیتر
و: رودی
•خدمت کارا
* یعنی دارن با خودشون فکر میکنن
اینجا تونی حدودا ۳٠ سالشه و پیترم ۱۶ 🙃
بقیه ی افراد و پارتای بعد معرفی میکنم
چهار شنبه ها پارت میزارم...امیدوارم خوشتون بیاد 🙂🤍
YOU ARE READING
White Rose
Fanfictionعمارت استارک فراموش نمیشه... ارباب فراموش نمیشه... تونی فراموش نمیشه... اون اسمونی که تیرگی شده طبیعتش فراموش نمیشه... اون اتاقا که هر کدوم یاداور یه خاطر بودن... یه درد... هر بار مرگ... فراموش نمیشه... هیچوقت... عمارت استارک کنج قلب و ذهن من جا خ...
