hurting

32 4 4
                                    

- یعنی واقعا همین بود؟ لازم نیست بترسی.. در این مورد تو رو دعوا نمیکنم..

+ باور کنین راست میگم.. میتونین از وکیلتون هم بپرسید.. ایشون دوبار باهامون اومد بیرون

*- نفسمو فوت کردم*

-خیلی خب.. از اون عوضی هر چیزی برمیومد..

*+ نگاهش میکنم اخم کرده بود.. یکم این پا و اون پا میکنم*

+ارباب.. میخواین.. بریم بیرون؟مثلا سینما؟؟ یا جایی که دوست دارین؟؟

- چه دلیلی داره که با هم بریم بیرون اخه.. مسخرس..

+خب میخواین کارت بازی کنیم؟؟ یا شطرنج یا پانتومیم..؟

*- مشکوک نگاهش میکنم *

- مشکلی هست؟

*+چندبار پلک میزنم *
+ نه.. من فقط میخواستم.. حالتونو خوب کنم..

*- شونه ای بالا انداختم *

- حال من خوب شدنی نیست.. ولی میتونی امتحانش کنی.. ضرر که نداره..

*+لبخند بزرگی میزنم و میرم جلو *

+خب ارباب.. بیا پانتومیم بازی کنیم.. اول باید یه محدوده مشخص کنیم.. مثلا ادای حیوونا رو دربیاریم یا یه کار... یا ادم معروف.. یا یه ورزش.. کدومو میخواین؟

- همم.. ادای همشونو تو درمیاری دیگه.. چون من از اینکارا نمیکنم

*+میخندم*
+باشه... پس امممم از حیوونا شروع میکنیم..

*+یکم فکر کردم.. ادای چیو در بیارم.. اومم خرس خوبه.. چهار دست و پا روو زمین میشینم.. غلت میزنم.. دستامو مثل پنجه ی خرس تکون میدم داشت خندم میگرفت*

*- یکم نگاش کردم.. چرا اینطوریه.. خندم گرفته بود از کاراش و قیافش*

- این.. چه کوفتیه.. داری ادای حیوون درمیاری یا میخوای خودتو لوس کنی..

+عهه ارباب.. این یه حیوونه خب..باید حدس بزنین

*- دوباره شروع کرد.. واقعا خندم گرفته بود خیلی بامزه بود خندیدمو سری تکون دادم *

-تو فقط شبیه یه بچه خرس لوسی بچه

*+با حرفش سریع بلند میشم*

+درستهههه خرس بودد افرین

- یه بچه خرس لوس.. خب بعدی.. یه شغل بگو

+امم شغل.. باشه

*- منتظر نگاش کردم..*

*+یکم فکر میکنم.. تعمیر کار ماشین به نظر خوب میومد.. میخوابم رو زمین و خودمو هل میدم تا نصفه میرم زیر میز و دستامو تکون میدم که مثلا دارم تعمیرش میکنم*

*- یکم نگاش کردم.. یکی از دستاشو مثل بستن پیچ حرکت میداد.. و کل بدنش هم ثابت بود*

- ولی مکانیکی بهت نمیاد.. برای این کار خیلی ظریفی..

White RoseWhere stories live. Discover now