niazkilam: خمارم
fakeliampayne: آره فکرشو میکردم😂😂
niazkilam: اون اموجی خیلی زشته دیگه ازش استفاده نکن
fakeliampayne: بی تربیت
niazkilam: به نظرت من قد فاک به حرفت اهمیت میدم؟
fakeliampayne: امروز خیلی وحشی شدیا! اون پسر معمولی من کجا رفته پس؟
niazkilam: پسرت همینجاست :)
fakeliampayne: نه....اممم نه منظورم این نبود
niazkilam: اه مردای استریت حوصله سر برن
fakeliampayne: !!!بی تربیتتتت
niazkilam: دوستت هری فالوم کرد
niazkilam: اون خیلیییی جذابه، شاید باید بگم از نایل هم هات تره
fakeliampayne: اااااه،درمورد دوستای من اینجوری حرف نزن
niazkilam: چرا؟
fakeliampayne: چون احساس راحتی نمیکنم
niazkilam: ببخشید بیبی
fakeliampayne: حالا شد
niazkilam: هری با لوییست قرار میذاره؟
niazkilam: *لوییس
fakeliampayne: امممممم
fakeliampayne: فکر نکنم
fakeliampayne: من باور دارم که لویی استریته :\
niazkilam: حوصله سر بره
niazkilam: همه ی دوستات استریتن؟
fakeliampayne: آره... طبیعتا آره
niazkilam: چرا؟
niazkilam: خیلی مسخرس
fakeliampayne: چطور؟
niazkilam: منظورم اینه که... من یه جاذبه ی کمی به دخترا دارم ولی تاحالا به پسرا دقت کردی؟ لعنتی اونا خیلی هاتن
niazkilam: وقتی خم میشن و پیرهنشون میره بالا شیکمشون معلوم میشه، یا وقتی عصبانی میشن فکشون منقبض میشه، یا مثلا وقتی میزنن بالا تو شلوارشون وول میخورن، پسرا خیلی هاتن، بلند و لاغرن و مثل دخترا جیغ جیغو نیستن، و اونا همه جاشون تیز و محکمه، شونه های تیز، استخون گونه ی تیز، استخون های پای تیز، دخترا هیچوقت باعث نشدن که با خوشحالی ردشونو بگیرم
fakeliampayne: شت
niazkilam: ببخشید یهو از کنترل خارج شدم
niazkilam: نمیخواستیم جناب استریت رو ناراحت کنیم😒
fakeliampayne: نه...تو...اشکال نداره
niazkilam: واقعا؟
fakeliampayne: آره واقعا، گی بودن هیچ مشکلی نداره و تو باید درمورد هرچیزی که ازش لذت میبری حرف بزنی،فرق نمیکنه که چی باشه
YOU ARE READING
pretty boy (Persian Translation)
Fanfiction[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: لیاقت تموم ستاره های آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1