fakeliampayne: هی پرتی بوی
niazkilam: تنهام بذار
fakeliampayne: فقط یه ثانیه بهم وقت بده
niazkilam: نه
fakeliampayne: خواهششش
niazkilam: خیلی خب
fakeliampayne: اگه این حالتو خوب میکنه باید بگم، من لویی و نایل رو حسابی دعوا کردم
niazkilam: واقعا لازم نبود اینکارو بکنی، همه چیز رو به راهه
fakeliampayne: به هیچ وجه رو به راه نیست لاو، چون اصلا دلم نمیخواد دوستام باعث اضطراب، نا امنی یا دلهرت بشن، خب؟
fakeliampayne: اونا معذرت خواهی کردن ولی من ازشون خواستم تا یه مدت تنهامون بذارن
niazkilam: حالا هرچی
niazkilam: من واقعا اهمیت نمیدم
fakeliampayne: اگه حرفتم راست باشه، من اهمیت میدم، چون میخوام حس بهتری بهت بدم
niazkilam: برای چی با هری بیرون بودی؟
fakeliampayne: میخواستم به زندگیش یه شانس بدم
niazkilam: و؟
fakeliampayne: من عاشقش نیستم اگه این چیزیه که میخوای بدونی
niazkilam: اوه
niazkilam: نیستی؟
fakeliampayne: اندازه ی سر سوزن هم نه
niazkilam: باشه
niazkilam: ببخشید که دیوونه بازی دراوردم
fakeliampayne: نیازی به معذرت خواهی نیست پرتی بوی
fakeliampayne: اونی که باید عذرخواهی کنه منم که مثل یه دیک رفتار کردم و نگرانت کردم
niazkilam: واقعا تقصیر تو نیست من خیلی حساسم و درمورد همه چیز مضطرب میشم
fakeliampayne: صبر کن!! ببخشید که میپرم وسط بحثمون ولی همین الان یادم اومد
fakeliampayne: من برات آهنگ نوشتم :)
niazkilam: وااااااای واقعاااا؟؟؟
fakeliampayne: بله😊 دوتا در واقع
یکیش به اسم right now و اون یکی هم through the darkfakeliampayne: قول میدم که یه روز یه
آهنگ به اسم you & i هم برات بنویسم منتها باید تو لحظه بهم الهام بشه و هنوز نشدهfakeliampayne: دیگه خودت دردسرهای نوشتن رو میدونی
niazkilam: وای ازشون متنفرم
niazkilam: ولی من خیلی خیلی خیلییی هیجانزدم و باورم نمیشه که انقدر خوش شانسم تا الهامبخش زندگی واقعی لیام پین شدم
fakeliampayne: اصن میام کل آلبوممو برای تو مینویسم فرشته ی من
ESTÁS LEYENDO
pretty boy (Persian Translation)
Fanfic[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: لیاقت تموم ستاره های آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1