nine

4.4K 817 457
                                    

fakeliampayne: زین

fakeliampayne: زییییین

fakeliampayne: نیااااز

fakeliampayne: نیاااااز کمکم کن من دارم میمیرم بهم حمله شدهههه

fakeliampayne: زیییین زنگ بزن به پلییییس

niazkilam: بااااااشه بابا چته آروم بگیر، چی شده چه بلایی سر بیبی بوی من اومده؟ آروم باش بگو چی شده؟

fakeliampayne: یه عنکبوت تو اتاقمهههههه

niazkilam: آر یو فاکینگ کیدینگ می؟؟ :\

fakeliampayne: به نظرت چرا باید درمورد یه چیز وحشتناااک مثل عنکبوت شوخی کنمممممم؟؟؟؟؟

niazkilam: لی من فکر کردم تو یه خطر جدی قرار گرفتی وات د فاک منو ترسوندی

fakeliampayne: من الان تو خطرم ماااادر ج*دههههههه

niazkilam: اون فقط یه عنکبوته

fakeliampayne: فااااک یو اصن

niazkilam: آخ لعنتی به دلم مونده واقعا

fakeliampayne: الان وقت این حرفا نییییس من دارم به دیدار ملکوتی میرم آشغاااال

niazkilam: یه دمپاییه کوفتی بردار و بکوب تو سرش دیگه

niazkilam: خیلی مسخره ای نمیخوای تصمیم بگیری یکم مردونه تر باشی؟؟

fakeliampayne: مگه داری سکس چت میکنی عوضییییی؟؟

niazkilam: خب تقریبا اره چطوره؟

fakeliampayne: نمیدوووونم من مثل استریتا فکر نمیکنم ولی میدونم استریتم

niazkilam: من هیچوقت مثل استریتا فکر نمیکنم :)

fakeliampayne: ببند بابا اصن نمیخوام کمکم کنیییی

niazkilam: خب من الان میخوام برم ادامه کتابمو بنویسم

fakeliampayne: اوه راستی کتابت چطور پیش میره؟

niazkilam: تو همین الان نگرانه یه عنکبوت نبودی؟

fakeliampayne: فااااااک عارهههه کجا رفففففففت؟؟؟؟

niazkilam: خیلی خب، خوش بگذره لیما

niazkilam: من الان تو کافی شاپم و یه دختره زل زده بهم

niazkilam: اه بس کن دیگه من گی ام

niazkilam: موهاش بنفشه خیلی باحاله

niazkilam: فاااااک نه اون بهم چشمک زدددد

niazkilam: لیااااااااام

niazkilam: عرررررررر

fakeliampayne: عنکبوت نهان گردید و به هر جهنم دره ای که تعلق داشت بازگشت

fakeliampayne: و اینکه برو به دختره شماره بده وات د فاک

fakeliampayne: وایسا وایسا

fakeliampayne: فهمیدم چه اشتباهی کردم

niazkilam: دخترا ترسناکن وات د فاااااک؟؟

fakeliampayne: از دخترا میترسی؟وای خدا

niazkilam: عمه ی من بود همین الان داشت بخاطر یه عنکبوت میرید تو خودش؟؟؟؟

niazkilam: فقط یه تفاوت بین دخترا و عنکبوتا نام ببر

fakeliampayne: من دخترارو به فاک میدم

niazkilam: وات د فاک؟

niazkilam: چی؟

niazkilam: حالا هرچی اصن

niazkilam: من باید برم رو کتابم تمرکز کنم، با اون عنکبوت فاکیت خوش بگذره

fakeliampayne: هی نه صبر کن من نمیخواستم ناراحتت کنم

fakeliampayne: ببخشید که دوباره افکار استریتیم رو بیان کردم

fakeliampayne: زین؟

fakeliampayne: جوابمو بده میدونم داری نوتیفیکیشن رو میخونی ولی برنامه رو باز نمیکنی

fakeliampayne: برگرد دیگه اصن ازت متنفرم

fakeliampayne: 😡

pretty boy (Persian Translation)Where stories live. Discover now