fakeliampayne: زییییین من همین الان تروی سیوانو دیدمممممfakeliampayne: دارم گریه میکنمممممم
niazkilam: ساعت سه صبحه
fakeliampayne: ببخشید من همین الان از مهمونی ریلیز آلبوم برگشتم ولی شنیدی چی گفتم؟؟؟؟ من تروی سیوان رو دیدممممم
niazkilam: تروی کدومشونه؟
fakeliampayne: چی؟؟؟؟؟
fakeliampayne: چطور نمیدونی تروی کیههههه
niazkilam:
من فقط به neutral milk hotel گوش میدمfakeliampayne: اون همونیه که گیــــــــــــــــــــــــــــه
niazkilam: مگه اون گیه شان مندز نبود؟
fakeliampayne: نه نهههه تروی همون استرالیایه س
niazkilam: اها اوکی گرفتم
fakeliampayne: ما راجب گرایش و وقتی که کام اوت کرد و لاک و هالزی حرف زدیییییییم
niazkilam: خوبه خوبه
fakeliampayne: تو چرا هیجانزده نیستیییییی
niazkilam: تو بیشتر از یه ماهه که باهام حرف نزدی و حالا اولین چیزی که اومدی بهم میگی وراجی کردن راجب دیدن یه خواننده گیه
niazkilam: یه جوری که
niazkilam: مرسی این واقعا به احساسات ناامن و داغون و به شکی که هرروز دارم خیلی کمک کرد
fakeliampayne: الان باید بگم ببخشید؟ این واقعا تقصیر من نیست، من فکر کردم خوبه که دوستای جدید گی پیدا کنم، مخصوصا توی حرفه موسیقی
niazkilam: ...فکر کنم
niazkilam: فکر کنم باید متوجه شده باشی که هوار کشیدن و ذوق مرگ شدن برای یه پسر دیگه واقعا حس خوبی به من نمیده
fakeliampayne: حسود نباش
fakeliampayne: تو باید منو بهتر از اینا بشناسی
fakeliampayne: من هیچوقت خیانت نمیکنم، الان یه ذره بخاطر بی ملاحظگیت ناراحت شدم
fakeliampayne: تو اصن منو میشناسی؟
niazkilam: دیگه نه
niazkilam: چند ماهه ندیدمت
niazkilam: همش تور بعد تور
niazkilam: پارتی بعد پارتی
niazkilam: تو حتی دیگه زنگم نمیزنی
niazkilam: حتی نمیای یه سر بزنی ببینی حالم چطوره حتی منو وارد زندگیت نمیکنی
niazkilam: من باید تورو از آپدیت اکانتای توییتر پیدا کنم
fakeliampayne: الان میخوای چی بگم؟ ببخشید که رویامو دنبال کردم؟ ببخشید که سعی کردم یه آینده خوب برامون بسازم؟
niazkilam: میخوام بهم بگی که با من تموم کردی
niazkilam: داری همین رفتارو میکنی
fakeliampayne: وااو وااو وااو صبر کن، وات د فاک؟ من باهات تموم نکردم
fakeliampayne: فقط بخاطر اینکه همش سرم شلوغه دلیل نمیشه دست از دوست داشتنت برداشته باشم
fakeliampayne: تو واقعا به انقدر اعتبار نیاز داری؟ من برای یه مدت بهت تکست ندادم و تو فکر کردی من میخوام همه چیزو تموم کنم؟ خدایا، زین انقدر به فکر خودت نباش، من فقط دارم سعی میکنم کاری که دوست دارمو انجام بدم و تو داری همه چیو به خودت ربط میدی
niazkilam: من این دعوای لعنتی رو از پشت تکست انجام نمیدم
niazkilam: یا بهم زنگ میزنی و راجب این قضیه صحبت میکنیم یا منو از دست میدی
fakeliampayne: تو داری جدی میگی؟ داری به من فرصت میدی؟ تو همه چیزو، همههههه چیزو از بین میبری چون من بهت زنگ نمیزنم؟
fakeliampayne: داری مسخره بازی درمیاری، برو بخواب فردا صبح باهات حرف میزنم
(seen)
YOU ARE READING
pretty boy (Persian Translation)
Fanfiction[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: لیاقت تموم ستاره های آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1