niazkilam: با قرار به همراه یه فنجون قهوه موافقی؟
fakeliampayne: شتتتت عارهههه کی؟؟؟
niazkilam: صبر کن
niazkilam: اوه نه
niazkilam: شت اشتباهی پی ام دادم
fakeliampayne: اوه
niazkilam: ببخشید من فقط به عکست نگاه کردم و فکر کردم تو یکی دیگه ای
fakeliampayne: پس تو یه دوس پسره سری داری
niazkilam: دوس پسر که نمیشه بهش گفت ولی خب یه جورایی
fakeliampayne: خیلی خوبه
fakeliampayne: برات خوشحالم رفیق
niazkilam: به هر حال، من باید برم به پاتوقم که قرار قهوه م اونجاس
fakeliampayne: خب...خوش بگذره
New massage from fakeliampayne
fakeliampayne: هی به کمکت احتیاج دارم
harrystyles: چرا تو اینستا پی ام دادی؟ چرا مثل یه آدمه معمولی مسیج ندادی؟
fakeliampayne: برنامه اینستام باز بود و گشادتر از اونی بودم که بخوام برم تو مخاطبام و بعد کلی دنبالت بگردم و بعد مسیج بدم
harrystyles: اها، اونوقت مشکل چیه؟
fakeliampayne: فکر کنم میخوام که خودمو امتحان کنم
harrystyles: خیلی خب آقای دکتر، نمیخوای واضحتر توضیح بدی؟
fakeliampayne: مثلا...درمورد پسرا
harrystyles: اوه، بیبی، یههههع
harrystyles: حاضر باش، هفت دم خونتم
YOU ARE READING
pretty boy (Persian Translation)
Fanfiction[COMPLETED] niazkilam: من لیاقت تورو ندارم fakeliampayne: تو لیاقت بیشتر از من رو داری fakeliampayne: لیاقت تموم ستاره های آسمون رو داری Ziam Mayne Fan-Fiction #1