eighty eight

3.7K 570 250
                                    


زین پشت پیشخون نشسته بود، و به لیام که روی استیج ایستاده بود و با یکی از اعضای بند اصلی صحبت میکرد نگاه کرد، اون داشت میخندید، دسته گیتارشو محکم گرفته بود و سرشو تکون میداد

"اوی اوی!" لویی اومد پیشش، یه لبخند بزرگ رو صورتش بود و دوتا شات دستش بود، زین با خوشحالی یکی از اونارو برداشت، و به پیشخون تکیه داد

"خیلی بهش افتخار میکنم" زین لبخند زد "فاک، نگاش کن، اون به اون بالا تعلق داره"

"اگه هری یه کونی پر ادعا نبود اونم میتونست اونجا باشه"

زین خندید "درسته، آقای انترن چطورن؟"

تغییرات زیادی تو سه ماه گذشته اتفاق افتاده بود

هری رفته بود تو کار ادیت سرمقاله ها، و امیدوار بود بتونه کسی باشه که مجوز انتشار کتاب زین رو بگیره

لیام سه ماه پیش برای اجرا کردن توی سالن های کوچیک شهر صحبت کرده بود و بعد از اجرای اولش، جمعیت عاشق اون شده بودن، و ازش دعوت کردن تا برای هفته بعد هم بیاد و اجرا کنه، و همینطور هفته بعد از اون...، حالا اون با بندهایی اجرا میکرد که گذرشون به سانفرانسیسکو میخورد و میومدن تا از اونجا دیدن کنن، زین قبل از هر اجرا میگفت که خیلی بهش افتخار میکنه، جوری که امکانپذیر نبود

شب هایی که لیام اجرا داشت، همیشه بعد از پایین اومدن از استیج انرژی سوزنده ای تو وجودش بود، لرزش تشویق جمعیت تو بدنش گیر می افتاد و زین عاشق این بود، چون این باعث میشد که لیام بهتر از هر شب دیگه ای اونو به فاک بده

"چک" لیام تو میکروفن گفت، استیج کوچیک بود،سالنی که تو محدوده زندگی اونا بود یکی از اون کوچیکاش بود "یک دو سه چک میکنیم، صدای اکو خیلی زیاده پاول"

اون مردی که صداهارو چک میکرد تو بالکن سالن بار نشسته بود، توجه زین فورا به روی استیج رفت، و لویی رو نادیده گرفت

اون سالن کوچیک فقط یدونه نورافکن داشت که اونم دقیقا روی لیام تنظیم شده بود، اونجا ایستاده بود و با گیتارش یه کوچولو مینواخت، کوک هاشو آروم چرخوند و پاشو روی پدال گذاشت

"خیلی خب، بیاین اممم، بیاین با آهنگ شماره سه شروع کنیم خب؟" لیام توی میکروفن نگفت ولی صداش بین دیوارهای اونجا پیچید، زین شات خالیشو کنار گذاشت و  از اون سالن گذشت تا روی استیج بشینه، لیام بهش لبخند زد ولی فرصتی نداشت تا چیزی بگه چون آهنگ از باندهایی که کنارشون بود پخش شد، لیام سریع ایستاد و با گیتارش شروع به نواختن آهنگ کرد و زین تمام وقتایی رو به یاد آورد که لیام هردوشونو دور هم میچرخوند تا اینکه کامل و عالی بشن

اسم آهنگ End of the day بود، لیام اونو یه هفته بعد از اینکه زین شروع به حرف زدن کرد نوشت، و صدایی که باهاش تو نسخه لایو آهنگ همکاری کرده بود صدای هری برای بک عاپ آهنگ بود، اونا به طور فوق العاده ای هماهنگ بودن

pretty boy (Persian Translation)Where stories live. Discover now