حرف هاى نويسنده

1.1K 88 31
                                    

واقعا نميدونم چى بگم..يه غمى دارم كه اين داستان تموم شد..
اسنايپر داستانى بود كه با علاقه و هيجان واقعى نوشتمش و تمام قسمت هاى داستان،تك تك اتفاقات و همه ى حس هاش دقيقا همون چيزى بود كه وقتى شرو كردم به نوشتنش دوست داشتم اتفاق بيوفته و براى همش برنامه داشتم.

من برگشتم عقب و تك تك نظرهارو از قسمت اول دوباره خوندم.
جواب بعضى هارو داده بودم و جواب خيلى هارم نداده بودم كه عمدا نبوده ولى از همه كسايى كه كامنت گذاشتن و منتظر جواب بودن يا راجبه داستان ابرازه علاقه كردن و من جوابشون رو ندادن واقعا معذرت ميخوام.
نظراتتون بهم انرژى باور نكردنى داد كه حتى نميتونيد تصورش رو بكنيد و من واقعا ممنونم.

يه تشكر ويژه از ادمين هاى پيج وان دى فف ايران ، دينز و ليلز، بايد بكنم بخاطره اينكه لطف كردن و اجازه دادن من داستانمو توى پيجشون اپ كنم.
من همين عشق و هيجان رو موقع نوشتن
safe blood و maternal blood  دارم و واقعا خوشحال ميشم كه از اونام حمايت كنيد.

safe blood يه داستان مشتركه كه من اونو با يكى كه برام مثله خواهره و حكم الگو رو برام داره مينويسم
و اينكه شما انقدر نثر و قلم اسنايپر رو دوست داشتيد فقط بخاطره كمك هاو توصيه هاى اونه و اون داره داستان خودش رو مينويسه كه ميدونم يه شاهكاره كه ارزشش بيشتر از فقط تو واتپد موندنه.higreg
هنوز اپش نكرده اما ميدونم چيزى كه داره مينويسه ارزش منتظر موندن رو داره.
همتون رو دوست دارم و از همه حمايت هاتون ممنونم.

اين پايان كار من با پيج وانى فف ايران و خوشحالم كه با ادم هاى خوبى مثله ادمين ها و نويسنده ها و مترجم هاى اين پيج اشنا شدم.
قسمت اخر تا چند ساعت ديگه اپ ميشه و اميدوارم با نظراتتون بتركونيد😉

♥️ال د لاو♥️

Sniper | CompleteHikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin