12. جیمیون

463 128 22
                                    

حتما به داستان ستاره بدیدددد ممنون!

قسمت دوازدهم

*از دید سهون*

به سمت درخت بلوطی که من و سوهــ... جیمیون عادت داشتیم زمانی که ییشینگ سرش شلوغ بود، زیرش بشینیم و حرف بزنیم رفتم.

توقع داشتم جیمیون اونجا باشه... اما نبود. با خودم فکر کردم"رفته یه دوری بزنه... الانا دیگه برمی گرده... "

اونجا منتظرش نشستم و تو افکارم غرق شده بودم که ناگهان متوجه تاریکی نسبی هوا شدم... اما جیمیون هنوز نیومد بود.

ممکن بود این یه شوخی باشه؟ یا یه سرکار گذاشتن

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

ممکن بود این یه شوخی باشه؟ یا یه سرکار گذاشتن...

من.که واقعا توی مود شوخی کردن نبودم... البته شاید هم خودش برگشته بود چون امشب هوا خیلی سرد بود.

تازه یکی دو متر از درخت دور شده بودم که ییشینگ به من ملحق شد:" آتیش یادتون رفت روشن کنید؟"

وسایل دستش رو بالا گرفت:"جیمیون صدا کن، شام آوردم... سر راهتم چندتا شاخه بیار آتیش درست کنم. جیمیون غذا خوردن کنار آتیش دوست داره... مخصوصا توی شب های سردی مثل امشب... "

منتظر شدم تا سخنرانیش تموم کنه و گفتم:" اون اینجا نیست... فکر کردم که شاید برگشته خونه... "

آروم وسائل زمین گذاشت:" منظورت چیه؟"

"فکر کنم چیزی که گفتم؛ به اندازه کافی روشن بود... زمان مناسبی برای شوخی انتخاب نکرده چون من واقعا حال شوخی ندارم... "

"صورتش نگاه کن! آقای بداخلاق! انقدر برات سخته که با یکم همراهی کاری کنی تا دوستت کمتر درد بکشه؟ همین یک ساعت پیش نبود از رفتار خودخواهانه ات در موردش پشیمون بودی؟"

این حرفش دهنم رو بست. حق با اون بود. من باید این موضوع حل می کردم و دست از بچگی کردن می کشیدم.

ییشینگ پیشنهاد کرد:" بیا برگردیم ببینیم اونجاست یا نه... "

"یا نه؟ دیگه کجا میتونه بره؟ من میگم بیا همه چیز بخوریم و براش چیزی نزاریم. این براش یه درس میشه که بقیه رو نپیچونه! "

*از دید دی.او*

سردرگم. گیج شده بودم. نمی دونستم که چطور باید واکنش نشون بدم، توی هر شرایطی میتونستم بگم حالم خوب نیست اما الان؛ تو کمبود غذا و امکانات توی یه جزیره گیر افتاده بودیم. امیدمون به این بود که تائو سیگنالی که چان فرستاده گرفته باشه و یه تیم برای نجاتمون بفرسته و تا اون موقع هم کار خاصی برای من از کسی بر نمی اومد. چه برای تشخیص و چه برای اقدامات درمانی احتمالی.

Oblivion | Sequel to PWHD 🔫Where stories live. Discover now