P.O.V:جین
جین-یااااا کیم نامجونیک دفعه از رو مبل پرتم کرد زمین
نامجون-وات د
جین-هیسسسس بچه میشنوه یاد میگیره
سوهیون-راس میگه نامجون هیوونگ میشه بگید شما دوتا اینجوری بغل هم رو یه مبل چیکار میکردید
نامجون-فوضولیش به تو نیومده فردا امتحاناتت شروع میشه امتحان اول چیع
سوهیون-تاریخ
نامجون-نمتونم کمکت کنم به جین هیونگ بگو
جین-من تاریخ اینجارو از کجا بلد باشم مشنگ
نامجون-اوه راست میگی به هر حال چجوری تاریخ امریکا رو میخوندی الانم روشتو بگو این بچه یاد بگیره
جین-چارت بندی میکردم درسو واسه خودم توضیح میدادم
نامجون-یاد گرفتی بچه من دارم میرم سر کار
جین-امروز تعطیله
نامجون-اتفاقا چون تعطیله کار دارم ببخشید که تنها میمونید ممنون که حواست به سوهیون هست برای ناهار برمیگردم منتظرم بمونید
جین-بچه تاریختو بیار ببینم چی به چیه
تاریخشو برام اوردو یه نگاه کردم
جین-بیا بریم اشپزخونه منم به کارام برسم
در حالی که خودم داشتم برای ناهار پیاز خورد میکردم سوهیون بلند تاریخشو میخوند و هر از چند گاهی ازش یه سوالی میپرسیدم
سوهیون-هیونگ صدای زنگ گوشیت میاد
جین-میشه برام بیاریش
سوهیون-چرا که نه
رفتو بعد از چند لحظه با گوشیم برگشت دستمو شستم و گوشیو ازش گرفتم
جیمین-میری دیگه نمیگی بازم زنگ بزنم
جین-توسرت با دوست پسرت گرمه پارک جیمین یا بهتره بگم مین جیمین
صدای هیع بلند سوهیونو شنیدمو بعدشم صدای شکستن لیوان اب توی دستش
جین-من بعدا بهت زنگ میزنم جیمینا
گوشیمو گذاشتم روی کابین
جین-تکون نخ..سریع از روی شیشه خورده ها پرید و خودشو به اتاقش رسوند
جین-سوهیون
بعد از اینکه خورده شیشه هارو جمع کردم رفتم بالا در زدم
جین-سوهیونا
سوهیون-الان نه جین هیونگ
در اتاقشو باز کردم
جین-داستان چیه
سوهیون-هیونگ چند وقته شوگا هیونگو میشناشی
جین-شوگا؟؟؟اها یونگیومیگی کمتر از چند هفتست
سوهیون-چطوری میتونه تو کمتر از دو هفته عاشق بشه
جین-چی میگی نمیفهمم
سوهیون-نمیدونم درسته که بهت بگم یا نه هر چی باشه تو دوست جیمین هیونگی
جین-بگو سوهیونا شاید بتونم کمکت کنم
سوهیون-من رو شوگا هیونگ کراش زده بودم
جین-چی؟؟
YOU ARE READING
sweet school's diaries
Fanfiction-جونگ کوکا کاش میتونستی لبای خودتو بچشی -نیازی بهش ندارم چون خودم یه چیز بهتر دارم ژانر:مدرسه ای،عاشقانه،زندگی روزمره کاپل:ویکوک-یونمین-نامجین وضعیت:تمام شده