Yoy Are My Prize

2.6K 406 23
                                    

P.O.V:تهیونگ
نامجون-هعی اینقدر تو خودت نباش بیا یه بستنی بخوریم

تهیونگ-همیشه با جونگ کوک بستنی میخوردم

نامجون-امممم خوب بیا بریم فروشگاهت

تهیونگ-حتی اونجا هم رفتیم

نامجون-خب بمیرید شما زمانی که دوست پسر نبودید انقدر باهم بودید الان که باهمید میخواید چیکار کنیم

تهیونگ-نامجون ما دیگه باهم نیستیم اون حتی نمیخواد منو ببینه

نامجون-ای قلبم

تهیونگ-چته

نامجون-قلبم تیر کشید تهیونگ منو ببر خونه

تهیونگ-بیا میریم بیمارستان

نامجون-نه خودش خوب میشه اصلا بیا همینجا بشین

تهیونگ-نامجون؟بچه ها بهت گفتن حالو هوامو عوض کنی؟خیلی ضایعی

نامجون-اره حالا میشینی که حداقل بهشون بگم کارمو انجام دادم

تهیونگ-هی یه چیزی بگم

نامجون-چیه

تهیونگ-پارک جه

نامجون-ولش کن توروخدا هر چی میکشیم از دست اونه

تهیونگ-نه مشکل یه چیز دیگس

نامجون-دیگه چیه

تهیونگ-از جین هیونگ خوشش اومده

نامجون-هاه؟

تهیونگ-کری میگم جین هیونگو دوست داره

نامجون-کدوم جین هیونگ؟

تهیونگ-چندتا جین هیونگ داریم که تو میشناسیش کیم سوکجین همسایه طبقه بالاتون

اخماش رفت تو هم

نامجون-نه اینطور نیست

تهیونگ-میگی نه اون کاغذی که بهت داد شمارشه که بدی به جین هیونگ

سریع کیفشو باز کرد و کاغذ شماره پارک جه رو دراورد و انداختش رو زمین

نامجون-من میرم خونه اگه جیمینو تو راه دیدی بگو ببخشید که نامجون نتونست کمکی بکنه
ج
سریع دور شد‌خب تو که دوسش  بهش بگو رفتم سمت خونه که با در بازش رو به رو شدم تا جایی که یادمه صبح قفل کردم اروم رفتم تو که صدای شکستن یه چیزی اومد

تهیونگ-همونجا که هستی وایس..کوک..اینجا چه خبره این چه قیافه ایه

با خط چشم چشماشو ریز تر و کشیده تر کرده بود و یه برق لب روی لباش کشیده بود

جونگ کوک-میدونستم بدت میاد ببخشید

اومد از کنارم رد شه که دستشو گرفتم

تهیونگ-من فقط یکم شکه شدم وگرنه خیلی خیلی ‌چجوری بهت بگم خیلی خواستنی شدی

لپاش گل انداخت

sweet school's  diaries Where stories live. Discover now