سلااامممم^^چطورین گوگولی مگولیا؟(با لحن باب اسفنجی خوانده شود)
مارشملوها،میخوام در جریان یه چیزی بذارمتون..
تصمیم گرفتم که میلک اند چاکلت رو ادامه بدم،اما
ادامه یا بهتره بگم فصل سوم داستان،درباره سال ها بعده..میشه گفت افتراستوری هایی هستن که دنباله همن
فقط فضای داستان سال ها بعده...ولی قبلش یک یا دو پارت اسپشال هم مینویسم..
خب در رابطه با بوک دوم که شیر و خامه هم باشه،عاپش فعلا هفته ای یک باره (چون سرم این روزا شلوغه..با گذشت زمان تند تر عاپش میکنم)و خوشحال میشم بخونیدش *-*
خب موافقید؟؟
خوشحال میشم نظراتتون رو بدونم..
لاویوعال:)❤✌
CITEȘTI
Milk & Chocolate (Vkook)
Fanfiction+ میدونی چیه ؟ شیر و شکلات از عناصر مهم زندگی، برای بشریت میتونن محسوب بشن..حداقل برای من و تو که اینطوره..مگه نه؟ -بله،پروفسور کوکی #vkook ~~~~~ + چقد منو دوس داری سهون؟ سهون کوچولو دستاشو از هم باز کرد و سعی کرد بزرگترین چیزی که میتونه رو نشون بده...