33

601 98 115
                                    

این پارت از خط داستانی همیشگی پیروی نمیکنه.
بازه‌های زمانی دیگه‌ای از داستان رو نشون می‌ده که اول هر بخش مشخص می‌کنم مربوط به چه زمانیه.


«هفت سالگی هری، ساختمان پرورشگاه.»

با کلافگی خودش را روی لحافی که نزدیک شومینه پهن شده بود؛ انداخت و صورتش را در کیف پارچه‌ایش فرو برد.
با دستمالی که بین مشتش نگه داشته بود بینی‌اش را پاک کرد و چندبار آن را بالا کشید.

همیشه با اولین باد خنک پاییزی سرما می‌خورد و تا روزها مریض می‌ماند.

بعد از چند دقیقه که همانطور نشست و توجه‌ای ندید؛ سرش را به راست چرخاند تا زنی که مشغول ریختن بابونه‌ها در لیوان‌های بزرگ بود را ببیند.

"ولی من دلم نمی‌خواد برم مدرسه، اونجا بهم خوش نمی‌گذره اَبِلین..." (Abilene)

"تو چند سالته؟"

"درختِ سیب هفت سالشه پس منم هفت سالمه."

چشم‌های درشت هری، به بخاری که از آب‌جوش داخل لیوان‌ها بلند می‌شد خیره بود اما وقتی درپوشی رو آن‌ها قرار گرفت؛ هری به صورتی که کمی چروک خورده بود نگاه کرد.

"آدم‌ها وقتی هفت سالشون می‌شه میرن مدرسه هری ادوارد. منم وقتی هفت‌ ساله بودم رفتم مدرسه، باید بری تا یه چیز‌هایی رو یاد بگیری."

"ولی من همه چی بلدم! می‌تونم گلدان‌ها رو عوض کنم و بچه‌های بریوفیلوم رو بذارم تو خاک تا بزرگ شن!"

صدایش گرفته بود و در آخر جمله‌اش چندبار سرفه کرد؛ ابرو‌های دوروتی توی هم رفت و به جسم کوچک هری روی آن لحاف کهنه نگاه کرد.

پسربچه‌ای که به واسطه‌ی حضور غیرمنتظره‌اش؛ اولین روز فوریه را تبدیل به روزی که کرد که دوروتی، بی‌توجه به دایره‌ی وظایفش، هرسال او را پیش خودش نگه می‌داشت.

«یکم فوریه، خیابان منتهی به پرورشگاهِ سنت پیتر»

قطرات بارانی که تازه شروع به باریدن کرده بود روی آسفالت نو می‌خورد و جعبه‌ای کوچکی روی پله‌ها در معرض خیس شدن قرار داشت.

زنی جعبه را جلوی آن ساختمان گذاشت و قدم‌های لرزانش را سمت دیگر خیابان برد. پتوی نازکِ بیمارستان جلوی سرما را می‌گرفت؟
بار دیگر سراغ آن جعبه‌ی مقوایی رفت و تلاش کرد نگاهش به چیزی که داخل آن بود نیفتد.

پالتوی کهنه‌اش را از تن خارج کرد و اجازه داد استخوان‌هایش از سرما درد بگیرند؛ شاید سرما مرگ را برایش به ارمغان می‌آورد که اینگونه قلبش را رها نکند.
آن پارچه را زیر جعبه گذاشت و کمی لبه‌هایش را باز کرد تا هوای بیشتری وارد جعبه شود.

Nobody could take my place [L.S]Where stories live. Discover now