no 31

55 9 4
                                    

آهنگ این پارت...
bang bang (my baby shot me down)
Nancy Sinatra از

با صدای موسیقی ملایمی که شنیده میشد سرشو بالا آورد و به پریزاد نگاه کرد

_این صدا ازکجا میاد؟

دختر ابروهاشو بالا داد و لبخندی زد
_از گوشی منه.کمش کردم که اذیت نشی

آرسام با هودی زرشکی رنگ و موهای آشفتش گفت:
_نه اتفاقا زیادش کن.قشنگه. بنگ بنگ یو شوت می دون..

_اوکی به شرطی که باهاش نخونی

پسر سکوت کرد و سرشو تکون داد

رادمنش وارد اتاق شد و چندتا سی دی به آرسام داد

_اینارو بررسی کنید باهم دیگه.تا بعد ازظهر بهم خلاصشو بدید

_باشه رئیس

بعداز خروج رادمنش ، آرسام روشو به سمت پریزاد کرد و پرسید
_امشب بریم با بچه ها پیش دایان؟

دختر که از تماس چشمی پرهیز میکرد جواب داد
_شاهین میاد دنبالم گفت سوپرایزه

_اها باشه پس‌خوش بگذره.امیدوارم همیشه باهم خوب باشید.جدی میگم

دختر شاکی نگاهش کرد
_باز میخوای چه کرمی بریزی که مهربون شدی؟

آرسام فقط لبخندی بهش زد
_فقط اینو میدونم وقتی چندساعت پشت سرهم با دستبندت وَر میری،خیلی هیجان زده ای

دختر با چشم های درشتش به آرسام نگاه کرد و هیچی ‌نگفت
______________________________________

_مزه ی خوبی داره.چی توش ریختی؟

احمد کمی نوشیدنی برای مهمونش خالی کرد
_بس کن جواد. اگه بگم که دیگه فایده نداره

پسر با موهای مشکی فرفری و چشم های درشتش چهره ی بانمکی داشت
یک دست لباس اسپرت پوشیده بود و از غذای دلپذیری که احمد براش درست کرده بود،لذت میبرد

_قطعا اگه منو پیدا نمیکردی ازغربت میمردی!

_الانم مردم.فقط حواسم نیست

جواد چپ چپ نگاهش کرد و بی تفاوت مشغول خوردن شامش شد



بعد از شستن ظرف ها احمد موسیقی ملایمی رو پخش کرد و روی مبل لش کرد

جواد که بطور اتفاقی دوست دبیرستان پسر بود و از اتفاقات ناخوشایندی که توی ایران برای احمد افتاده بود خبر داشت و برای همین مرتب بهش سر میزد تا ازحالش مطمئن بشه

_هنوزم بهش فکر میکنی؟به اون شکنجه هایی که کشیدی؟

احمد با به یاد آوردن اون اتفاقات لبخندش محو شد و بغضی گلوشو فشرد
_هنوز شبا جلوی چشممه.اما میدونم که من خوش شانس بودم

جواد با چهره ی متفکر نگاهش کرد
_بنظرم باید برگردی ایران و با ترس و مشکلاتت رو به رو بشی

snowman for "narastoo" chapter 2Where stories live. Discover now