_چمدونتو بده برم تحویل بدم
پریزاد حین زدن عینک آفتابی، چمدونشو به دست آرسام داد و محسن رو بغل کرد
بعد از چند ثانیه به احمد نگاه کرد و با چشم های پراز اشک پسر رو در آغوش گرفت
خداحافظی براشون سخت بود به خصوص که باز بهم عادت کرده بودن
پریزاد با موهای فرفری آشفتش چهره ی جدی به خودش گرفت
_قول بدین دیگه ازهم دست نکشین
محسن که دستشو دور کمر احمد حلقه کرده بود؛ با لبخند جواب داد:
_همه چی درست میشه.مگه نه؟!احمد لبخند ملایمی روی لبش نقش بست
_اوهوم.درستش میکنیمآرسام بعد از تحویل بار با دو مرد خداحافظی کرد و به محسن چشمک زد
_وقتی اومدیم اینجا فکرشم نمیکردم موفق بشیمحسن سرشو بالا گرفت
_منو دست کم میگیریبعد از پرواز پریزاد و آرسام، دومرد با خیال راحت روی نیمکت وسط فرودگاه نشستن
کمی اونطرف تر یک باغچه ی پراز گل بود که به آدم احساس شادابی میدادمحسن سرشو به شونه ی احمو تکیه داد و چشماشو بست
_حالا باید چیکار کنیم؟احمد که مشغول بازی با رگ های دست محسن بود، جواب داد
_فکر کنم باید اول با سام حرف بزنممحسن با چشم های بسته غر غر کرد
_کار مهم تری نداریم؟_چرا.اما میخوام کارم با آدم های اطرافم تموم بشه و بعد میتونیم روی رابطمون تمرکز کنیم
محسن سرشو تکون داد
_باشه.فقط نذار زیاد نزدیکت بشه.خوشم نمیاداحمد از حساسیت محسن خندید
_تو دیوونه ای_هستم
_تو با نسرین و خونوادت حرف زدی؟
محسن دستشو روی پیشونیش گذاشت
_امروز زنگ میزنم_پسمنم میرم دیدن سام
محسن با تردید سرشو بلند کرد و به چشم های احمد نگاه کرد
_شب میبینمت؟_باید با جواد هم حرف بزنم
محسن کمی توی خودش رفت کلی چیزی نگفت
احمد با تامل ادامه داد
_چرا شب نمیای خونه ی من؟ به جوادم میگم بیاد_مطمئنی؟
_آره.میخوام نزدیک خودم بمونی
محسن که دلش لرزید به صورت احمد نزدیک شد
_محسن نکن. چرا انقدر زود وحشی میشی؟
محسن سر انگشتاشو پشت گردن احمد گذاشت و به آرومی نوازش کرد
_تو که وحشی شدن منو دیدی!احمد آب دهنشو قورت داد و قبل ازاینکه اتفاقی وسط فرودگاه بیفته بلند شد
_خب دیگه بریم به کارمون برسیم
______________________________________
ESTÁS LEYENDO
snowman for "narastoo" chapter 2
Fanficو این دفعه محسن و احمدی که کنارهم قرار گفتن و اتفاقاتی که توی رابطشون میفته... شاهد یک عشق پرشوریم؟ و اونا از پس مشکلات رابطشون برمیان؟ """"""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""""" آدم برفی چَپتِر دوم... هم برای اونایی که ف...