جیسونگ دست هاش رو روی دست های مینهو که دور کمرش حلقه شده بودن گذاشت و سرش رو برگشدوند و آروم زمزمه کرد : '' جوابش رو چی بدم، مینی؟ ''
پسر بزرگتر یک دستش رو از دور کمر جیسونگ باز کرد و بعد از خاموش کردن لپ تاپش آروم پرسید : '' اون الان دیگه صدامون رو نمیشنوه؟ ''
جیسونگ سرش رو به چپ و راست تکون داد و در جواب گفت : '' نه. ''
مینهو با دست هاش صورت جیسونگ رو قاب گرفت و بعد از کاشتن بوسه ی کوتاهی روی لب هاش پرسید : '' بعد از اینکه لپ تاپ مینیونگ رو هک کردی چیزی از نقشهاش فهمیدی؟ ''
جیسونگ لبخندی زد و جواب داد : '' آره، هیونگ. جونگهو بعد از اینکه با من حرف زد، با مینیونگ و اعضای گروه بیول ملاقات کرد. '' و دست های مینهو که صورتش رو قاب گرفته بودن رو گرفت و بوسه ای بهشون زد و ادامه داد : '' من صداشون رو ضبط کردم. '' و از روی تخت بلند شد و لپ تاپ جدیدش رو از داخل کیفش بیرون آورد و گفت : '' بذار بهت نشون بدم که چه نقشه ای برام کشیدن. ''
مینهو به تاج تخت تکیه داد و به کنارش اشاره کرد و گفت : '' بیا بشین. از الان میگم، اگر قرار باشه بهت آسیبی بزنن، اجازه نمیدم که بری. ''
جیسونگ کنار پسر بزرگتر نشست و گفت : '' چاگیا من که میدونم تو آخر سر کاری که من میخوام رو انجام میدی. '' و لپ تاپش رو روشن کرد و فایلی صوتی ای که از صحبت های مینیونگ و گروه بیول ضبط کرده بود رو پخش کرد.
'' ... جونگهو، تو و افرادت آماده باش منتظر پیام من میمونین و وقتی بهتون دستور دادم، به پیتر حمله میکنین. آسیبی بهش نمیزنین. باید جوری جلوه بدین که اون باور کنه که مافیای لی دیگه پشتش نیست. ... ''
ESTÁS LEYENDO
Revenant | از گور برخاسته
Fanfic+ : تو کی هستی لینو؟ × : فعلا برای دونستنش زوده. سوال دیگه ای بپرس. + : هر سوالی بخوام ازت بپرسم باید در ازاش چیزی بپردازم؟ × : بله آقای پلیس. هر چیزی بهایی داره. انقدر هم نلرز. من قرار نیست بکشمت. البته اگه خطایی ازت سر نزنه. main ship : minsung si...