Chapter 6

342 46 5
                                    

د.ا.ن.الا
چشامو باز كردم.تو تخت بودم.دفعه پيش تا جايى كه يادم مياد رو شونه جيمز خوابم برد!بلند شدم و لباسمو درآوردم و يه شلوار تنگ آبى با يه نيم تنه ى دكمه اى پوشيدم و موهامو باز گذاشتم.رفتم پايين.همه خواب بودن.نشستم رو صندلى و شروع كردم با موبايلم چك كردن تويت هام.كه يه دفعه سرمو بالا گرفتم و ليام رو ديدم.چشماش مشكى شده بود و توش مبهم بود.اما چرا؟
-ليام؟
يه دفعه به بالا نگاه كرد و منو ديد و شوكه شد.
-تو از كى اينجايى؟
-يه پنج ديقش.لى؟
-ها
-حالت خوبه؟
-آره!...ام...نه...
-چى شده؟
ليام رو صندلى نشست و گفت:
-نميدونم الا نميدونم!!!
-چيو نميدونى؟
-كه چجورى بهش ثابت كنم دوسش دارم!اون تحت تاثير حرفاى اون جنده قرار گرفته...
-فهميدم!گل؟
-نع
-فيلم رومنس؟
-نچ
-بوس اول صبح؟
-آ.آااااا
-بوس اخر شب؟
-نه
-بغل؟
-امتحان كردم.
-سكس؟
-خفه شوووووو!
-اههههه پس چيييييييى؟؟؟؟؟؟؟
يه چند ثانيه سكوت شد.
-آهان!
-چى؟حتما تجاوز!
-ببرش استوديو!
-خب؟
-براش آهنگ بخون بعدشم ببرش سينما و امشب...
-ادامه نده آخرشو عوضى!
و سرخ شد!
-آخخخخخخخخخييييييى
-ولى خوبه.ممنون بابت مشاوره
و چشماش از حالت تيره دراومد و لبخند زد و به سمت بالا رفت كه يه دفعه صداى جيغ نايل بلند شد:
-كله كيرى از من بروووو كناااااااررررر باششهههههه بلند شدد ممممممم كمككككك!
و صداى جيغ لويى بلند شد:
-جييييييييغغغغغ قلقلك ندعهه عوضييييييييى باشهههههههه بيدارممممممممممممممم.
د.ا.ن.ليام:
به سمت اتاق اميلى رفتم.درو باز كردم و ديدم خوابيده.چشماش رو هم بود و اخم كرده بود و پتو رو به جاى من بغل كرده بود.دلم نميومد بيدارش كنم.صداى گريش تا دو نصف شب هنوز تو گوشم مى پيچيد.ميدونم چيكارت كنم سوفيا...رفتم و بغل اميل دراز كشيدم.و دماغشو بوس كردم.اخماش بيشتر توهم رفت.شروع كردم تمام اجزاى صورتشوبوس كردن.لباشو،پيشونيشو، دماغشو،لپاشو،چونشو!شروع كردم غر زدن:
-ليام روانى ولم كن!
-بلند شو پرنسس!
-نميخوااام...خوابم مياد...
-اوه پرنسس انگليس كه نبايد خوابش بياد!
-ليام ولم كن!
-پس بلند نميشى؟
-نع!
شروع كردم به قلقلك دادنش و صداى خنده ها و جيغاش بلند شد.
-باشههههههههه
و افتادم روش.
-آقاى احمق از روم بلند شو پرس شدم!بوى گوه ميدى!
-خفه شو امروز صبح حموم بودم!
-توى وان گوه خوابيدى؟
-نه شايد رو تو خوابيدم اين بو رو گرفتم!
-خاك تو سرت كنن ليام!
-ميدونم
از روش رفتم كنار و بلند شد و شلوار جينشو دراورد. جلوى خودمو داشتم ميگرفتم كه به اون رونا و باسن خوش فرم دست نزنم.لبمو گاز گرفتم اما سريع شلوار راحتيشو پوشيد و كشيدش بالا.بلند شدم و پشتش وايسادم و تيشرتشو درآوردم و برعكسش كردم و چسبوندمش بيرون و چسبوندمش به ديوار و سرمو تو گردنش كردم و شروع كردم گردنشو بوس كردن و با دوتا دستام دستاشو چسبوندم به ديوار كه صداي آهش بلند شد و گردنشو محكم گاز گرفتم.
-ليام
سرمو از تو گردنش اوردم بيرون و بغل گوشش گفتم:
-دوست دارم اميلى؟اينو ميدونى ديگه؟
-آره لى...
و توى چشماى آبيش نگاه كردم.
-حالا ميشه تيشرت سفيدمو بهم بدى؟
تيشرتو از رو زمين برداشتم و تنش كردم و بهش يه چشمك زدم.
-بريم صبونه زردآلو؟
-بريم.
پشت سرم راه افتاد و رفتيم پايين.نميخوام هريو بيدار كنم بعد از اينكه با مولى ديدمش.از مودست متنفرم و اگرم خودش مولى رو انتخاب كرده شديدا از سليقش متنفرم.
-اميلى:سلام به همه!
لويى:اميل به اون دوس پسرت بگو اول صبحى شيطونى نكنه!
نشستيم و شروع كرديم صبونه خوردن.وسطاى صبونه بود كه موبايل نايل زنگ خورد:
-اومدم الان!
الا:كيه؟
نايل:هيچى بايد برم!
لويى:فك نكن كه تا نگى اجازه دارى برى!
ليام:راس ميگه!
نايل:بچه ها خواهش ميكنم!
الا:نچ
ليام:گناه داره بزارين بره ولى به شرطى كه به موقعش بگه!!!
الا:اووووو حالا ليام ددى بودنش گل كرد.
نايل مث برق پريد و موبايلشو برداشت.
-خدافظ.
و درو پشت سرش بست!
الا:وااااااااا
لويى:ديوونس!!
صبونه رو تموم كرديم و لويى رفت تو حياط.الا هم رفت بالا.
ليام:بيا دنبالم ام
-چرا؟
-فقط بيا!
رفتم تو اتاقمون و اميلى هم پشت سرم با يه قيافه چپندر قيچى وارد شد.رفتم سمت كمد و يه پيرهن ساده ى گشاد درآوردم و پرت كردم سمت اميل.خدا رو شكر اين پيرهن اون خميدگى هاى بدنش رو زياد نشون نميده.
-ليام؟واقعا؟
-آره واقعا!
و رفتم سمت كمد خودم.و تيشرتمو درآوردم و برگشتم تا اميلى رو ببينم.تو اون لباس هم ميدرخشيد.اومد سمتم و سمتش رفتم و چشاشو بست تا بوسش كنم اما در گوشش گفتم:
-نگران نباش امشبب كلش مال توه.
و با يه قيافه از خودراضى تيشرت مشكيمو پوشيدم و روش كتم رو پوشيدم.با يه قيافه تو شوك داشت بهم نگاه ميكرد.دستشو گرفتم و از خونه كشيدمش بيرون و شروع كرديم راه رفتن تو خيابون.
-ليام خوبى؟
-آره
-كدوم گورستونى داريم ميريم؟
-نميتونم بگم.
-ليام من موبايلمم برنداشتم حتى!
-لازمش ندارى!
داشتيم راه ميرفتيم كه يه دفعه پريد جلوم:
-وايسا لياااااممم!
-جووونمممم!
-خفه شو فقط خفه شو.تو منو صبح به بدترين نحو ممكن بيدار كردى و بهم گفتى گوه بعدش هم گردنمو بوس كردى و نزديك بود همونجا منو بكنى!بعدش برا من لباس انتخاب كردى و جلو من تيشرتتو دراوردى و كارى كردى كه بخوام بوست كنم اما اذيتم كردى كه خلاصش ميشه امروز مشكل غدد جنسى داشتى و نذاشتى هيچى بردارم و بهم نميگى ساعت ده صبح داريم كدوم جهنمى ميريم و همينط...
قبول از اين كه ادامه بده لبامو رو لباش گذاشتم و بوسش كردم.احساس كردم آروم شد.
-به زودى ميفهمى اميل...بيا...
دوباره شروع كرديم راه رفتن تا رسيديم.
دست اميل رو كشيدم تو اتاق و رفتم پشت ميكروفون.داشت بهم به نشونه علامت سوال نگاه ميكرد.دستگاه صوت رو روشن كردم و آهنگ بى كلام stand up شروع شد به پخش شدن و شروع كردم خوندن:

From the moment I met you, everything changed
I knew I had to get you, whatever the pain
I had to take you and make you mine
(take you and make you mine)
I would walk through the desert
I would walk down the aisle
I would swim all the oceans just to see you smile
Whatever it takes is fine
Whatever it takes is fine
Oh oh ohh oh
So put your hands up
Oh oh ohh oh
'Cause its a stand up
I wont be leaving til I finish stealing every piece of your heart
Every piece of your heart
I know your heart's been broken
But dont you give up
Ill be there, yeah I know it
To fix you with love
It hurts me to think that youve ever cried
Oh oh ohh oh
So put your hands up
Oh oh ohh oh
'Cause its a stand up
I wont be leaving til I finish stealing every piece of your heart
Every piece of your heart
Oh oh ohh oh
So put your hands up
Oh oh ohh oh
'Cause its a stand up
I wont be leaving til I finish stealing every piece of your heart
And I will steal us a car
And we will drive to the stars
I will give you the moon
Its the least I can do if you give me the chance
Oh oh ohh oh
So put your hands up
Oh oh ohh oh
'Cause its a stand up
(Im a thief, Im a thief)
You can call me a thief
(Im a thief, Im a thief)
But you should know your part
(Im a thief, Im a thief)
Im only here
(Im a thief, Im a thief)
Because you stole my heart
Oh oh ohh oh
(Im a thief, Im a thief)
So put your hands up
Oh oh ohh oh
(Im a thief, Im a thief)
'Cause its a stand up
I wont be leaving 'til I finish stealing every piece of your heart
'Cause you stole my heart
(Im a thief, Im a thief)
Call me a thief
(Im a thief, Im a thief)
But you should know your part
(Im a thief, Im a thief)
Im only here
(Im a thief, Im a thief)
Because you stole my heart
د.ا.ن نايل
به اون دختر با چشماى يخى و موهاى قهوه اى كه دورش ريخته بود نگاه كردم. كه داشت با موبايلش ور ميرفت.
-ليلين چيكار ميكنى؟
-ثبت اولين قرارمون.
و يه لبخند رو لباى صورتيش اومد.

mad love(H.S)Where stories live. Discover now