mad love(H.S)

Chapter 28

د.ا.ن الا:
اروم گيتارو گرفتم و هرچى جرات داشتم جمع كردم. من ميتونم.شروع كردم اكوردارو زدم.
(اين اهنگ sos  از ashley frangipane)

Clutching the steering wheel and crying aloud
But your voice on the airwaves drowns me out
Crazy to think that since five AM all I see is green eyes and I'm lost in them and
I get it she's tall and she's pretty and god and she can write one hell of a break up song but
she'll never love you like I could

Now I wonder what it's like to run my fingers through your hair
(But I'll never know)
And I wonder what it's like to come home late and have you there
(But I'll never know)
And I've memorized every line on your fingertips
And I've fantasized 'bout what it's like to say "goodnight" to your kiss

And it's crazy to think that I've given up hope
And I've sunken the ships, somebody throw me the rope
It's getting too late to be seeing your face
And I'm dreaming of the ways that you probably taste
The dimples on your cheeks, yeah, they swallow me up
And I'm lost on your body because you're making it rough
Tracing the ink on your skin in my mind
Well, your girls got an album that is better than mine

And I wonder what it's like to run my fingers through your hair
(But I'll never know)
And I wonder what it's like to come home late and have you there
(But I'll never know)
And I've memorized every line on your fingertips
And I've fantasized 'bout what it's like to say "goodnight" to your kiss

And you said you'd be back for me
Love the dimples in my back for me
And I believed it's true
And if you do all that for me at the very least I'd have to be writing this one for you

Now I wonder what its like to run my fingers through your hair
(But I'll never know)
And I wonder what it's like to come home late and have you there
(But I'll never know)
And I've memorized every line on your fingertips
And I've fantasized 'bout what it's like to say "goodnight" to your kiss

She'll never love you like I could
She'll never love you like I could

سرمو اوردم بالا و با چشماى خيره بهم متوجه شدم.
نايل:اسم اين اهنگ چيه؟
-sos... نوشته ى خودمه..
هرى داشت بهم نيشخند ميزد ولى نيشخندش بد نبود.حس خوبى بهم ميداد.
نايل:توجدا صدات عاليه ال!
هنوز داشتم به هرى نگاه ميكردم.ارتباط چشميمون نميتونست قطع شه.احساس كردم شايد همينه كه من و هرى رو به هم نزديك ميكنه.بدون حرف زدن با هم حرف ميزنيم.هرى لبخندش كامل تر شد و چشماى سبزش درخشيد.ميتونستم تصوير اتيش رو كه توى چشماش افتادخ بود ببينم.لباش خيلى خوشگلن.باهام كارى ميكنن كه هيچ چيزى نميتونه اين كارى باهام كنه. حتى لك هاى روى پوستش هم جزو اونن و اونو خواستنى تر ميكنن.موهاى كوتاش.اونو هات تر ميكنن و كارى ميكنن كه بخوام همينجا مثل فن گرل ها بپرم تو بغلش و ديگه ولش نكنم.
نايل:من و ليلى ميريم بخوابيم.
و بلند شدن و رفتن سمت چادرشون.ارتباط چشميمو با هرى قطع كردم و بلند شدم.
-كجا ميرى؟
-يكم به ارامش احتياج دارم ميدونى..
هرى اروم سرشو تكون داد و دوباره بهم لبخند زد.به سمت اون چشمه اب گرمى رفتم كه ديده بودم.لباسامو دراوردم و با شرت و سوتين وارد اب داغش شدم. اين بهترين جاييه كه الان ميتونم باشم.صداى حشره ها ميومد و ميتونستم بينهايت ستاره هايى كه تو اسمون بودن رو ببينم.چشمامو بستم و عضله هام رو شل كردم. كاش ميشد تا ابد اينجا بمونم.كاش اين حس خوب هيچوقت تموم نميشد.صداى يكى سوپرايزم كرد:
-بدون من؟
سرمو برگردوندم و هرى رو ديدم كه بدون سويشرت و شلوار وايساده و فقط شرت كالوين كلين تنش بود:
-هرى من لختمممم!!!!
-يع جورى ميگى انگار من الان عبا تنمه!(اونا هم دارن همون لباس كشيش هاشون)
-به من چه كه تو انقد راحتى!
-به من چه كه تو انقدر ناراحتى!(مخالف راحت)
و اروم اومد توى اب.تا جايى كه ميتونستم سوتينم رو كشيدم بالا.هرى اومد سمتم و دستشو انداخت دورم. سعى كردم ازش فاصله بگيرم اما نميذاشت:
-هى مثلا عاشقمى ازم فاصله ميگيرى ها!
اروم خنديدم و سعى كردم به اين فكر نكنم كه الان جلوى هرى اينطوريم.البته فكر نكنم براى اون ديگه جذابيتى داشته باشه انقد كه با دخترا بوده.سرمو به شونش تكيه دادم.
-الا ميدونستى خيلى خوشگلى؟
اروم خنديدم و سرمو تو گردن هرى فرو بردم.
هرى:دقيقا مثل اون ستاره اى.دست نيافتنى ولى خواستنى...
به اسمون نگاه كردم و به يه ستاره اشاره كردم:
-اون هم تويى.درخشنده ترين و زيبا ترين ستاره.
بهاسمون تو سكوت خيره شديم.
هرى:الا اونجارو!!!يه شهاب سنگ!!!ارزو كن!!!
چشامو بستم و نفس عميق كشيدم.ارزو كردم اين لحظه هيچوقت تموم نشه.اروم چشامو باز كردم.
-چى ارزو كردى؟
-ارزو كردم اين لحظه هيچوقت تموم نشه...
هرى من رو محكم تر تو بغلش فشار داد.اون مثل يه شهاب سنگه.تكه و فقط بعضيا موفق به ديدنش ميشن.و فقط بعضيا ميتونن باهاش هم زمان باشن.اما من خيلى خوش شانسم كه الان توى بغل هريم و هرى هم پيش منه و هيچ خبرى از پاپارازيا يا ... نيست.فقط مائيم.منو هرى...
-هرى؟؟
سرمو اوردم بالا و ديدم هرى خوابيده.اروم تكونش دادم كه بيدار شدم و يه خميازه كشيد.
الا:بلند شو بريم تو چادر اينجا تا صبح يخ ميزنيم.
يه لبخند زد و با هم از توى اب بيرون اومديم.اين شب جدا يه شب رويايى بود.خيلى دوست دارم بقيه ى شبا رو ببينم چطور پيش ميرن.لباسمو پوشيدم و با هرى توى چادر رفتيم.اونجا فضاى شديدا رمانتيكى شده بود. هرى افتاد روى بالشتا و گفت:
-چطوره؟
-عاليه هرى...عالى...مثل تو...
و رفتم پيشش دراز كشيدم توى بغلش.واقعا دوست دارم هرى ادوارد استايلز.جدى دوست دارم...
...........
بچه ها اگه علاقه داشتين كامنت بذارين😐✋🏻