×2×

1.9K 315 212
                                    

Louis

امروز کلاسام شروع میشه و من خیلی خوشحالم از بابت شروع دوباره درس‌ها.!!!

خوب من الان سوار اتوبوسم و در راه رفتن به دانشگاهم..!نمیدونم چرااینقد اتوبوس آهسته میره و زودتر نمیرسم!!!

بعد چنددقیقه فلاکت بار که به اندازه کله عمرم سپری شد رسیدم به دانشگاه و دارم میرم سمت تخته برنامه کلاسام تا ببینم تا ساعت چندکلاس دارم و باید چه کتابایی بخرم!

خوبه کلا امروز سه‌تا کلاس دارم که بین هرکدومشون 20دقیقه استراحت دارم.

کلاس اولم فلسفه ست و فکر کنم باید برم امروز کتاب رو از کتابخونه قرض بگیرم تا بعدا برم بخرمش.

پس از راهرو اصلی و پرجمعیت گذشتم و به سمت کتابخونه دانشگاه راه افتادم.
.
.
.
.
بالاخره کتابخونه رو پیداکردم!
در چوبی و بزرگ کتابخونه رو باز کردم و وااای خدای من شنیده بودم که دانشگاه کمریج مشهور لندن همه چیزش عالین ولی نه دیگه در این حد!!!!

کتابخونه دیوار و قفسه‌هاش شیشه‌ای بودو کتاب‌هارو روی قفسه‌های شیشه‌ای چینده بودن و میتونستی کله کتابخونه رو زیرنظر داشته باشی!!

کتابخونه زیاد شلوغ نبود و همه درحاله کتاب خوندن یا مشغوله صحبت با همدیگه بودن و صدایی ازشون نمی اومد.

هوممم اینجا مکانه مورد علاقه منه!!!

نزدیک میزکتابدار که خود خانوم کتابدار که روی کت مشکیش کارت اسم و فامیلش رو نوشته بود و مشغوله خوندن کتاب بود رفتم.
سرفه کوچیکی کردم تا اون خانوم حواسش رو به من بده. و اون خانوم کتابدار سرش رو بالاآورد و بهم بالبخندنگاه کرد و گفت
_سلام میتونم کمکتون کنم؟

لبخندی زدم
_بله...میخواستم چندتا کتاب از کتابخونه امانت بگیرم!

ک_البته امااول باید عضوکتابخونه شین!.

_باشه...مشکلی نیست

ک_کارت دانشجوییتون و 15دلار اگه میشه بدین تا براتون کارت عضو کتابخونه رو صادر کنم

_بله بله یه لحظه صبر کنین

کوله پشتیمو از روی دوشم برداشتم و روی صندلی کنار میزکتابدار گذاشتم تا کارت دانشجویم و پوله لازم رو بردارم...

بالاخره کیف پولم رو ازبین خرتو پرتای کیفم پیداکردم و کارت و پول رو به کتابدار دادم که کتابدار بعد از چنددقیقه بهم کارت عضوکتابخونه رو داد.

به کارت عضوکتابخونه نگاه کردم و سرم رو به همراه لبخند بلند کردم و از کتابدار پرسیدم

_ببخشید خانوم...کجا میتونم کتابای فلسفه و ادبیات و تاریخ رو پیداکنم؟

ک_کتابای اختصاصی شما همشون تو یک قفسن پس برو سمت چپ و بپیچ به سمت راست میتونی ببینی که روی تابلویی بزرگ اسمه کتاباتون رو نوشته.

The Game Is On(L.S)Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt