Chapter 12 (1)

735 89 29
                                        


2/2 Last Part Of S 1
2/2

⛔️

زين سوار ماشين شد و سرشو گذاشت روي فرمون و چشاشو بست..

Zayn's (pov)

سرمو برداشتم و يه خميازه كشيدم..خسته بودم
-بيب؟
خسته شدي؟

-هوم؟
نه يكم بايد بخوابم فقط
الان راهرميوفتيم ك بريم ي متلي چيزي...

-بزار من رانندگي كنم

-ههه..تو؟رانندگي بلدي؟خودت گفتي گواهينامه نداري!

-ولي بلدم برونم.

جفتمون خنديدم

خواستم استارتو بزنم ك هري دستشو گذاشت روي دستم و از روي صندلي خودش بلند شد و اومد روي پاهاي من نشست.
من ماشينوكنار جاده پارك كرده بودم ك يكم استراحت كنم
جاده خيلي خلوت بود...دير وقت بود!
ماشينو محض اطمينان قفل كردم...
هري خيلي زيباست....نميتونم دست از نگاه كردن بهش بردارم...

دستامو دور كمرش حلقه كردم...هري لبخند زد.
اروم اومد جلو و شروع كرد بوسيدن گردنم...
من اروم صداش زدم و سرشو بلند كرد.
-هري؟
اروم لباشو بوسيدم و اونم همراهي كرد...
دستشو پشت گردنم گذاشته بود و لمسش ميكرد!
لبامون از هم جدا شد...ميخواست كت شو دربياره و منم كمكش كردم...دوباره شروع كرديم به بوسيدن...موهاي هري بلند شده بود و در حين بوسيدنامون موهاشو پشت گوشش ميزاشت..
حتي براي يك لحظه هم از بوسيدن دست برنميداشتيم....
زخم روي گلوشو نگاه كردم
يه لحظه ماتم برد

-هي بيب...چيزي نيست.نگران نباش
دوباره من بوسيد

يكي از دستامو از روي كمرش برداشتم و گذاشتم روي ديك هري.
اروم دستمو رو ديك ش ميكشيدم...
هري بين بوسه هامون اروم نفس ميگرفت و اه ميكشيد!
خودش كمكم كرد كمربندشو باز كنم
من خيلي اروم با دوتا دستام شلوارشو پايين اوردم تا حدي ك بتونم فقط به ديك ش دسترسي داشته باشم...
خودش هم بهم كمك كرد!
دوباره شروع كردم ب بوسيدن لباي داغ هري و دستمو بردم زير شورتش...اروم ديكشو لمس ميكردم...
يهو ناله ي هري بلند شد...
-زين!
من سريعتر هندجاب كردم و اون داد هاي بلندتري ميكشيد...
ناله هاي هري بلند تر شد...
محكم تر مي بوسيدمش... لباشو جدا كرد و گفت
-نميتونم زين....نميتونم....
-بيب بزار بياد....تحمل كن...
هري چشماشو روي هم فشار ميداد
حالش خوب نبود
(نميدونستم چيكار كنم)
سريعتر دستمو حركت ميدادم و تاكه بلاخره .... راحت شد.
خودشو روي من خالي كرد....و توي بغلم بود
در حالي ك داشتم گردنشو ميبوسيدم يه نفر زد به شيشه ي ماشين..
پليس بود!
سريع چراغ ماشينو خاموش كردم و هري رفت اونور نشست!!
(دستمو هنوز تميز نكرده بودم)😂

Can I Hide Him?(Z.S)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora