Chapter 19 (2)

416 67 75
                                    

Liam's House"
Morning To Afternoon
11:15 a.m
"Harry,Egour,Liam:

چته رواني؟
چه طرز برخورده؟
(ليام اينارو وقتي گفت ك ايگور يقه ي هري رو گرفته بود و هري چيكاري نميكرد،چون حوصله ي دعوا و بزن بزن و كم اوردن نفسشو نداشت)
ليام سعي كرداز روي مبل بلند شه و بياد اون دوتارو از هم جدا كنه!

-بهم بگو،توماس كجاست؟؟؟
ايگور از فاصله چند سانتي از صورت هري اين حرفارو ميزد و هري چشماشو بسته بود و سعي ميكرد خودشو كنترل كنه!

ليام ك بهشون رسيد
+ايگور..اروم باش!باور كن توماس مرده!اون ديگه اينجا نيست!تموم شد!همه چيز تموم شد،سعي كن اينو بفهمي!
ايگور چشماش گرد شده بود و نميخواست واقعيت رو باور كنه و مدام چشماشو از هري ميگرفت و ليامو نگاه ميكرد!طوري ك ميشد ترس و استرس رو از توي چشماش به راحتي ديد!

يقه ي هري رو ول كرد!

هري همچنان سكوت كرده بود ك ببينه ميتونه اطلاعات بيشتري گير بياره!
در اين حين گوشي هري زنگ خورد
هري گوشيشو از توي جيبش دراورد و ديد ك زينه و جواب نداد!
زين گوشيو توي جيبش گذاشت و از ماشينش پياده شد.
زين سريع خودشو به هتلي ك شارلوت اونجا بود رسوند
نشانشو به مستخدم و كاركناي اونجا نشون داد و با اسانسور رفت به طبقه اي ك اتاق زن اونجا بود!
زين اماده ي اين بود ك زنو بكشه!خون جلوي چشماي كاراگاه جووني رو گرفته بود كه از اين همه فريب خسته شده!
اون نميخواست هيچ اشتباه ديگه اي صورت بگيره!
در اتاق رسيد و محكم در زد!
زن به محض شنيدن صداي در
-كي اونجاست؟
زين مجددا در زد
زن در رو ارام باز كرد و از لاي در نگاه كرد
زنجيري ك متصل به در اصلي بود اين امنيت رو براي شارلوت ايجاد كرده بود،ولي زين اينقدر عصبي بود با لگدي كه به در زد هم زن رو پرت كرد و هم باعث باز شدن ناگهاني در شد!
در رو پشت سرش به محض ورودش به سوويت زن بست
زن سر و وضع مناسبي نداشت
با يه دست لباس زير افتاده بود روي زمين و زين خم شد و موهاشو با دستش گرفت و باعث شد زن جيغ بكشه و خودشو بلند كنه!
زين شارلوتو روي تخت پرت كرد!
-چي شده زين؟چرا اينجوري باهام رفتار ميكني؟
زن كه بغضش گرفته بود و سرجاش نشسته بود و ترس رو راحت توي چشماش ميشد ديد گفت

+توي هرزه فكر كردي ميتوني منو گول بزني؟فكر كردي خيلي باهوشي؟زين اسلحه شو در اورد و سمت زن گرفت!

-زين اروم باش!فقط بهم بگو چي شده!باشه؟

+خفه شووو...خفه(فرياد زد)
زن از ترس چشماشو روي هم فشار داد

+چرا؟؟خاويار داره چه غلطي ميكنه؟مارتين كيه؟؟بهم بگو لعنتي وگرنه قسم ميخورم ميكشمت!
زين دستشو روي ماشه ي اسلحه گذاشته بود و داد ميزد!

Can I Hide Him?(Z.S)Où les histoires vivent. Découvrez maintenant