part4

2.9K 583 211
                                    

با تعجب به آینه نگاه کردم

نصف صورتم رو ریشام و زده بود،اون سمت صورتمم خال خالی زده بود،جای خالی هارو توشون و قرمز کرده بود یکی از ابروهامو خط،انداخته بود لبام قرمز شده بود چشمام سیاه شده بود اصلا یه وضعی...

بیشتر از اینکه عصبانی شم خندم گرفت نگا پسره کصخل چه بلایی سر صورتم اورده
سریع از اتاق زدم بیرون

+شــــــــــــــــــــــــان کدوم گوریییی

عوضییییییییی این چه ریخت و قیافه ای بود برام درست کردییییییییی

شان با لحن بچگونه گفت:الا خوف شدی قبلش شبیه هلولا بودی

نمیدونستم صداش از کجا میاد

+کجامممم شبیه هیولا بود بیا بیرون ببینم

شان:نمیاممممم بخدا خیلیی خوشگل شدی

+شان خودتو مرده حساب کن چون پیدات کنم یه کبودی خوشگل رو صورتت میزارم

شان:بچه ک زدن ندارههه

+گمشو بیا بیرون

شان:من که بهت گفته بود ریشاتو بزن خودت نزدی

از عصبانیت داشتم میترکیدم

+شان فقط پیدات کنم فقط پیدات کنم...

شان :زین در خواب ببیند پنبه دانه در ضمن یه خط رو من بندازی عکسی که ازت تو این حالتت گرفتم و پخش میکنم

+چییییییی ازم عکس گرفتی؟شان نظرم عوض شده نیا بیرون چون اگه بیای بیرون جنازت رو دستم میمونه

هرچقدر گشتم پیداش نشد آخرم با عصبانیت رفتم حموم

زیر دوش سعی داشتم اون رژلب لعنتی و پاک کنم ولی نمیشد،فاک بهت شان هرچی زده بود صورتم زیر آب پخش شده بود و واقعا شبیه هیولا شده بودم

به یاد آوردن لحن شان که به هیولا گفت هلولا لبخندی رو لبم نشست

این پسر هیچوقت از شیطنت کردن دس برنمیداشت

لبم تازه داشت خوب میشد که شان رژلب زد برام اونم قرمززززز هرچقدرم میشستم پاک نمیشد
اینقدر با لبم ور رفتم تا رژلبه پاک شه که دوباره زخمش باز شد،خون اومد

یکم زیر دوش موندم بعدم آب و بستم حوله رو تنم کردم از حموم اومدم بیرون

تو آینه به خودم نگاه کردم

بخاطر اینکه ریشام و زده بودم بچه تر به نظر میرسیدم ولی لبام ترک ترک شده بود یکم لبام و کش میدادم باز خون میومد

رفتم اتاقم یه تیشرت وشلوار برداشتم بپوشم؛وقتی میخواستم تیشرت و بپوشم چشمم به دستم خورد جای تیغ های رو دستم هنوز نرفته

مطمئنم شان اینارو ببینه غوغا میکنه پس تیشرت و انداختم تو کمد یه لباس آستین بلند برداشتم و پوشیدم چشمام خیلی قرمز بود

My broken heart(Ziam♡)Where stories live. Discover now