هدفون و از گوشم دراوردم از اتاق صدا برداری اومدم بیرون شان با خوشحالی اومد جلو و گفت:
عالی بود زین هم صدات هم آهنگت هردوش عالیه اگه اینجوری ادامه بدیم میتونیم سریع تمومش کنیم
+دوست دارم زودتر تموم شه
شان:منم همینطور
+نمیری پیش لویی؟
شان:الان میرم توام برو یکم استراحت کن خب؟یه دستی هم به موهات بکش انگار پنجاه سالته
+باشه
شان:ماشین اوردی یا برسونمت؟
+نه اوردم زودتر برو پیش لو
با شان خدافظی کردم و تو ماشین نشستم
آهنگ بی کلامی گوشم رو نوازش میداد تصمیم داشتم برم پیش دنیا دلم براش تنگ شده بود
Flash back:
موهای بلند دنیا رو شونه کردم و با حوصله شروع به بافتن موهاش کردم یکی زیر یکی رو
+خب نمیخوای به داداش کوچیکت بگی این کیه که دلت رو برده؟
دنیا:نوچ
+بگو دیگه تو باید اونو بهم معرفی کنی
دنیا:به موقعش میگم
+حداقل اسمش رو بگو
دنیا:اسمش بن ئه
+کی بهم نشونش میدی؟
دنیا:وقتی از رابطمون مطمئن شدم اولین نفر به تو نشون میدم
+خب ازش برام بگو
دنیا لبخند قشنگی رو لبش نشست برق چشماش انقدر واضح بود که حتی از راه دور هم میشد دید
با لبخندی که جمع نمیشد و ذوقی که حتی سعی در پنهان کردنش نداشت گفت:
اون خیلی جذابه،جنتلمنه،خیلی کیوت و بامزس و همیشه باعث خنده من میشه
+دوسش داری؟
دنیا:اوهوم
آروم موهاشو کشیدم و گفتم:
حتی بیشتر از من؟
دنیا با خنده آرنجشو کوبید به شکمم و گفت: معلومه که نه دیوونه
+اگه بیشتر از من دوسش داشته باشی به مشکل بر میخوریم
دنیا:من هیچکس رو بیشتر از تویه احمق دوست ندارم
+منم دوست دارم عوضی
دنیا:تو نمیری کالیفرنیا مگه نه؟من دلتنگت میشم تو من و تنها نمیزاری مگه نه؟
+نه من هیچ جا نمیرم هیچوقت تنهات نمیزارم دنیا
دنیا:منم تنهات نمیزارم
+تو بهترین و احمق ترین و کیوت ترین خواهر دنیای میدونستی؟
دنیا:توام خوشتیپ ترین و بد اخلاق ترین و شرترین داداش دنیایی میدونستی؟
+میدونستم
YOU ARE READING
My broken heart(Ziam♡)
Fanfiction•Completed• "قلب شکستهِ من" میشه نری؟ میشه برای چند ثانیه تظاهر کنی که دوسم داری؟ میشه حداقل یه بار به دروغ بهم بگی دوستت دارم؟ انقدر تو حسرت این دوتا کلمه دارم میسوزم که برام مهم نیست دروغه برام مهم نیست که تو ازم متنفری میشه حداقل الان که از پیش...
