تو این چند روز اتفاقات زیادی افتاد من با مایلی قرارداد بستم و این خبر خیلی سر و صدا کرد بالاخره اونا کمپانی خیلی معروفی بودند،خصوصا از وقتی که مایلی جای پدرش کار میکنه
اولین آهنگمم با موفقیت پخش شد، واقعا فوق العاده بود چون از آهنگم استقبال خیلی خیلی زیادی شد
نکته جالبش اینه که فقط اسم من منتشر شد از من هیچ اطلاعاتی منتشر نشد که بفهمن کدوم زین با مایلی قرارداد بسته و صداش انقدر خوبه، قرار شد تو اولین کنسرتم هویتم معلوم شه
و نکته جالب ترش هم این بود که اولین کنسرتم سه روز دیگه است و من استرس عجیب غریبی دارم،همیشه بخاطر استرس اجرای کنسرت به خوانندگی فکر هم نمیکردم،اما الان کنسرت از رگ گردن بهم نزدیک تر بود
این که چند میلیون نفر به تو نگاه کنن وحشتناکه قبلا شاید به راحتی باهاش کنار می اومدم ولی الان برام سخت بود خیلی سخت بود چون کسی رو که به حمایتش نیاز دارم پیشم نیس در واقع الان کسی و کنارم ندارم که حمایتم کنه و بهم بگه استرس نداشته باش زینبا صدای کارا فکرو خیال رو کنار گذاشتم و حواسم رو دادم بهش
کارا:زین باز کجا غرق شدی؟بیا اینجا دیگه
+یه لحظه بیا
با اخم اومد گفت:مشکل چیه؟خوب نمیرقصن؟حرفه ایی نیستن؟نمیپسندیشون؟خوشگل نیستن؟پسراش سیس پک ندارن؟دختراش ممه ندارن؟
کون ندارن؟با ناله و خنده گفتم:کارااااا
کارا با لبخند گفت:باشه باشه چیزی نمیگم خودت بگو مشکل چیه؟
+نمیتونم با چندتاشون کار کنم
کارا:خب از اول میگفتی الان زیاد وقت نداریم روی این فوکوس کنیم خب؟خودت کسی و میشناسی؟
+آره خب
کارا:کیو رد کنم بره؟
+مکس و تام و الن
کارا:خب باشه جایگزین داری برای سه تاشون؟یا خودم بیارم؟
+دارم اون با من
کارا:باشه مالیک بهت اعتماد میکنم
+ممنون
کارا:من باید برم ولی کارا رو یه دور دیگه مرور میکنیم
+باشه
کارا:سه روز دیگه صبح پا میشی ورزش میکنی باید رو عضله هات کار کنی صبحونه مقوی میخوری یه رژیم غذایی برات حاضر کردم خیلی لاغری زین
بعدازظهر ماشین با چندتا بادیگارد میان دنبالت حاضرت میکنن ،قبل از اجرات صدات رو گرم میکنی
+بادیگارد برای چی؟هنوز که کسی من و نمیشناسه:/
کارا:خب بعدش میفهمن دیگه
+باشه
کارا:لباسی رو که هم میخواستی آماده شده
+باشه
![](https://img.wattpad.com/cover/184313541-288-k152679.jpg)
ESTÁS LEYENDO
My broken heart(Ziam♡)
Fanfic•Completed• "قلب شکستهِ من" میشه نری؟ میشه برای چند ثانیه تظاهر کنی که دوسم داری؟ میشه حداقل یه بار به دروغ بهم بگی دوستت دارم؟ انقدر تو حسرت این دوتا کلمه دارم میسوزم که برام مهم نیست دروغه برام مهم نیست که تو ازم متنفری میشه حداقل الان که از پیش...