part 14

3.4K 784 121
                                    

وت♡

اولین باری که بکهیون رو دید، متوجه متفاوت بودنش شد ولی هیچوقت تصور نمیکرد که توی اون حالت ببینتش، وقتی که داشت یه خودش اسیب میزد و شدت تنفرش رو از چانیول بیان میکرد.

نمیدونست چرا بکهیون از چانیول متنفره ولی میدونست اون فقط یه بچست. بچه ای که به کمک نیاز داره.

"پارک چانیول بمیر"بکهیون برای بار دوم از زمانیکه اون به اونجا اومده بود زمزمه کرد و تابلوی توی دستش رو روی زمین کوبید.

فقط چند ثانیه طول کشید تا از شوک خارج شه و به سمتش قدم برداره.

توی یک قدمیش متوقف شد و سعی کرد باهاش حرف بزنه.
"هی، بکهیون"

همونجور که انتظار داشت، بکهیون جوابش رو نداد.

سرش رو به عقب چرخوند و به چانیول نگاه کرد. از اخرین باری که اون مرد خونسرد رو سردرگم میدید مدت زیادی میگذشت. البته به نظر میومد کم کم داره به خودش مسلط میشه پس ازش کمک خواست"میتونی کمکم کنی تابلو رو از دستش بگیرم؟"

"خودت از پسش بر بیا کریس! "

جواب چانیول باعث شد اه بکشه. اونقدر نگران وضعیت بکهیون شده بود که یادش رفته بود یک ساعت پیش چه گندی زده. و میدونست چانیول ادمی نیست که کسی رو به این زودی ببخشه.

دوباره به سمت بچه چرخید و روش خم شد.

هنوز صورتش رو کامل نمیدید ولی مشت های نسبتا کوچیک و لاغرش به سختی دور چارچوب تخته ای تابلو حلقه شده بود و سر انگشتاش به نظر زخمی میومد. دستش رو اروم به سمت تابلو برد و زمزمه کرد"بدش به من پسر خوب، افرین"داشت نهایت تلاشش رو میکرد تا باهاش ملایم باشه و نترسونتش.
به محض اینکه دست هاش تابلو رو لمس کرد، توجه بکهیون به سمتش جلب شد.

سرش رو به سمتش چرخوند و با نگاهی خالی بهش خیره شد. و اون زمان بود که تونست اشک هایی که صورتش رو خیس میکردن ببینه.

تاسف چشماش رو پر کرد و یکی از دست هاش رو روی دست زخمی بکهیون گذاشت"اینو بده بکهیون، کاملا خراب شده. افرین پسر خوب"

در حینی که کلمات رو به زبون می اورد تلاش میکرد دست بکهیون رو از روی تابلو جدا کنه.

ولی بکهیون محکم تابلو رو گرفته بود و حالا با فکی قفل شده نگاش میکرد. عصبانیش کرده بود؟  دو دل بود دستش رو کنار بشه یا نه که بکهیون باهاش حرف زد.
"چانیول بمیره"

نمیدونست اون لحظه اون بچه توی سلامت عقلی قرار داره یا نه ولی میدونست خود چانیول پشت سرش کاملا هوشیاره و صداش رو میشنوه.

با تیره تر شدن نگاه بکهیون سریع یه لبخند زورکی زد و زمزمه کرد"اره چانیول بمیره، حالا اینو بده به من بکهیون"

~💙I Can't Breathe[ChanBaek]💙~ Where stories live. Discover now