ووت و نظر و معرفی به بقیه یادتون نره
به اینستامم سر بزنین
Blacktaeboom
این قسمت شیطونی داره😝🔞
-----------------------------------------------------------جونگین اروم لای در رو باز کرد و تو فضای تاریک اتاق که کمی با چراغای بیرون روشن شده بود به موجود کوچیک روی تخت نگاهی انداخت !
چقدر زیبا و خواستنی خوابیده بود !!!!
اروم در رو بیشتر باز کرد و کامل داخل رفت .
به تخت نزدیک شد و تو صورتش خیره شد.
صدای منظم نفس هاش اونقدر حس ارامش رو بهش میداد که هیچ کسی تا بحال بهش این حس رو نداده بود.
کیونگ به شکم خوابیده بود و نصف صورتش دیده میشد و اون لبای از هم باز شده ی خواستنیش.
خم شد و خیلی اروم صداش کرد.
-کیونگ سو ؟
کیونگ فقط صدایی داد و یکم تکون خورد !
-بسته دیگه چقد میخوابی پاشو حالا
کیونگ سر تق اخمی کرد و دست و پاهاش رو باز تر کرد و روش رو برگردوند!!!
جونگین با خنده اما جدی دوباره بهش تشر زد.
- کیونگ سو بلند شو
+ولم کن میخوام بخوابم
-بیا منم میخوام ببرمت جایی که بخوابی
+نه
کیونگ با لحن بی حالی اعلام کرد.
-سر تق بازی در نیار بچه
+...
جونگین که از مثل ادم حرف زدن کلافه شده بود دستش رو برد زیر بدن کیونگ و خیلی شیک بلندش کرد و داد کیونگ رو در آورد.
+یااااااا بزارم پایین میافتم الان
کای اهمیتی نداد و در مقابل تقلا های بی فایده اش کیونگ رو انداخت رو دوشش و راه افتاد!!!
کیونگ که دردش گرفته بود چند بار اروم به کمر کای ضربه زد، هر چند میدونست بی نتیجه اس!!!
-هیییشش کاریت ندارم بچه
جونگین خیلی سریع وارد اتاق خودش شد و قلب کیونگ هر لحظه از احتمالی که میداد در حال در اومدن از دهنش بود!!
+یااا، بخدا هنوز زوده، من اماده نیستم، من نمیتونم
کیونگ با التماس گفت و در جواب فقط قهقه کای نسیبش شد !
جونگین محکم پرتابش کرد رو تخت و کیونگ مثل مرغ پر کنده فقط تندی عقب کشید خودش رو، که همونم بی فایده بود، چون جونگین از پاهاش گرفت و دوباره برگردوندش سر جای اول و روش خیمه زد!
کیونگ حصاری با دستاش روی سرش ایجاد کرد و مثلا خودش رو مخفی کرد، اما با طولانی تر شدن سکوت جونگین اروم دستش رو کنار داد و با تعجب به قیافه خندون جونگین خیره شد !!!
YOU ARE READING
You Again ❤️[کامل شده]
Fanfiction♦️You again♦️ نویسنده:boom🎇 ژانر :درام🍺 ,رمنس💥,فلاف🧜♂️,اسمات,هپی اند🔥,... کاپل ها:💦کایسو,👅چانبک,⚡تاعوریس یه داستان شاید تکراری و ساده ولی خیلی کیوت و دوست داشتنی واسه کسایی که دوست دارن دوست داشته بشن ☺️ کایسوی قوی داستانمون بعد یه مدت خیلی...