☀️Part :24☀️

680 141 14
                                    

ووت بدید خاله ببینه👀😂
-----------------------------------------------------------
*فلش بک

+یاااا لعنتی داری خفم میکنی

-هییش توئه لعنتی قراره همه چیزو خراب کنی؟...اصلا نباید از اول با خودم
میاوردمت

+یاااا این دیگه چه جورشه ...اگه فرار کنیم پدرمونو در میارن و دیگه نمیزارن بریم مدرسه تاعوی لعنتی

-فقط خفه شو و درست نگهم دار تا بتونم از این دیوار کوفتی بالا برم

پسر درشت تر پاهاش رو بیشتر به کتف پسر ریز تر فشرد و خودش رو بیشتر بالا کشید و بالاخره با رسوندن دستاش به بالای دیوار تونست خودش رو بالا بکشه و روش وایسه.

-خیلی خوب حالا نوبت توئه

+من؟دیوونه شدی؟ نه من نمیتونم

-بهم اعتماد کن من دستت رو میگیرم لعنتی بدو بیا بالا تا کسی متوجه امون نشده

+تاعویااا بیخیال من شو، من میترسم ...اصلا فایده ی اینکه بریم دنبال اون یارو چیه؟

-اگه نیای تنهایی میرم

تاعو برگشت تا بپره که با صدای بک که سعی میکرد در عین بلند نبودن بلند باشه دوباره به طرفش برگشت و با لبخند شیطانی ای دستش رو به سمتش بلندکرد تا بگیرتش.

بالاخره هردو از دیوار ِ بلند پرورشگاه با هر زوری بود رد شدن و حالا کمین کرده بودن برای ماشین اون مردک جذابی که کار هر روزش شده بود پاییدن پرورشگاه تا اون کیونگ سوی عوضی ازش بزنه بیرون و اون لعنتی هم دنبالش کنه و تمام روز از دور بهش خیره بشه.

تاعو از فکرش هم داغ میکرد!

چرا همه چیز همیشه باید برای دیگران میبود ؟حتی حالا که اینجا بودن چرا اون باید از همه بدبخت تر میبود تا کسی مثل کریس رو نداشته باشه؟

لبهاش رو بهم فشردو با سقلمه ای که بک بهش زد خیره اش شد.

+نکنه جدی عاشق طرف شدی؟

-به تو ربطی نداره

+درسته به من ربطی نداره اما به هر حال دارم بهت میگم از کارایی که اون میکنه و سر زدناش به کیونگ معلومه خاطر خواهشه ...نمیبینی چجوری بهش خیره میشه و دنبالش میکنه؟...و کار ما چیه؟اینکه هر روز از این خراب شده بزنیم بیرون تا جناب عالی به کسی خیره شی که حتی نمی دونه وجود داری

-میشه بس کنی؟داری اعصابمو بهم میریزی

+چرا تمومش نمیکنی؟! من فقط نگرانتم...تو تمام این سالها کیونگو نابود کردی و حالا اینجوری...اه خدایا حتی نمیدونم دارم چی میگم...لعنتی ما الان چهارساله داریم از دور اون دراز بی مغز رو چک میکنیم و اون حتی یه ذره هم از توجهش به
کیونگ کم نشده ولی تو بازم...

You Again ❤️[کامل شده] Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang