Liam POV
باید انتظار چی رو میکشیدم نمیدونم
دعوا
کتک که خوب تا حالا بد نزدتم ینی اصلا نزدتم
شایدم زور گویی
مزه خون تو دهنم رشته افکارمو پاره کرد انقدر از استرس گازش
گرفته بودم که پاره شده بوداز زین عصبانی باید انتظار همه چیو داشت
معلوم بود روبی میخواد بدونه چی شده ولی جرعت نمیکرد حرف بزنهسکوت بود ولی نه سکوتی که آرامش داشته باشه
حداقل برا من نهعاخه مگه من چیکار کردم
اون که از من بدش میاد دیگه چشهچقد دلم برا زینی مهربون خودم تنگ شده با یاد آوری بچگیای زین
لبخند رو لبم نشست[Flashback ]
توپ زیر پاهام لیز خورد و روی جفت زانو هام خوردم زمین
صدای خنده های بچه ها بیشتر آزارم میداداونا عادت داشتن منو اذییت کنن
همیشه عمدا کاری میکردن تا منو ضایع کنن
به زور خودمو نگه داشته بودم که از دردی که تو پاهام پیچیده
جیغ نکشم-چه خبرتونه اتفاقه دیگه میوفته مگ خودتون زمین نمیخورید نیشاتونو ببندید
بدو به سمتم اومد
- خوبی لیوم
سرمو بلند کردم و چشمام قفل کاراملیای مهربونش شد
همه دردام یادم رفت و لبخندی ناخداگاه روی لب هام نشست سرمو تکون دادم و اونم کمکم کرد تا بلند بشم[end of Flashback ]
کاش هنوزم اونقدر مهربون بود
با ترمز ماشین زین سریع پیاده شد و درو محکم کوبید از صداش توی جام پریدم
- باز چه غلطی کردی که اینجوری عصبی شده
با حرف روبی حرصم گرف عاخه به این چه
- به تو ربطی نداره
کلماتمو با حرص و محکم گفتم و فرصت حرف زدن بهش ندادم
از ماشین پیاده شدم پشت سر زین دویدمکلید انداخت و در و باز کرد
لامپ ها خاموش بود مگه ساعت چنده انقدر دیر اومدیم داشتم
سالن و دید میزدم تا بلکه یکی بیدار باشه ولی نوپ دیر اومدیم
تا برگشتم با جای خالیه زین روبه رو شدمچشامو چرخوندم و بی کوچک ترین صدایی پله هارو طی کردم
به جای اینکه به اتاق خودم برم وارد اتاق زین شدم
YOU ARE READING
My jealous love
Fanfiction+i hate you -you love me +i hate you -you love me +i said i hate you - i know you love me +yes i love you:) + ازت متنفرم _تو عاشق منی +ازت متنفرم _توعاشق منی + گفتم ازت متنفرم _من میدونم که عاشقمی +آره من عاشق توام ... :) #ziam #mayne #larry #nia...