Zayn POV
لویی اصلا بهم نگاه نمیکرد
نمیدونم چشه اونو جمع میکنی یکی دیگه اشون
قهر میکنه چتونه خوبشماها به دستگاه منت کش نیاز دارید هرچند الان
نمیدونم چرا لویی قهرهنایلم که اصا زین و نمیشناسه انگار نه سمتم میاد
نه بهم تکست میده نه زنگ میزنه
اخه گناه من چیه گیر اینا افتادمز: چیزی شده؟؟
اروم زمزمه کردم تا خانم بروان متوجه نشه
واقعا دیگه از این دوتا کلمه هم بدم میادلو: چی مثلا؟
ز: چمیدونم چند روز منو گرفتی به دیک مبارکت
لو: لابد حقته
ز: ینی چی خوب چیکارت کردم مگه
لو: تو نمیدونی ینی؟؟
چشمامو براش چرخوندم
ز: اگه میدونستم شک نکن نمیپرسیدم
یه دفعه انگار که منتظر تلنگر باشه به حالت هجومی
سمتم برگشت جوری اخماش تو هم بود که واقعا کم کم
داشتم ازش میترسیدملو: چرا قبول نکردی به نیک کمک کنی ؟؟
منو تو وقتی بچه بودیم قول ندادیم از نایل حمایت کنیم
همیشهبیا اینم واسه نیک اینکارا رو میکنه
ز: محض رضای خداا نایل دیگه نه به حمایت من نه تو
نیازی ندارهلو: داره و توی بیشعور حتی حاضر نشدی به داداشش
فرصت بدی خوب چی ازت کم میشه مگه شاید تو خرم
فرجی بشه و عاشقش بشیز: نمیتونم بهش فرصت بدم میفهمی؟؟ من نمیتونم بخاطر
خوشحالی بقیه لیامیو ک کل زندگیش منتظرم بوده رو
نابود کنمبا اعصبانیت گفتم
شت لعنت بر دهانی ک بی موقع ور ور کند
پشت سرمو خاروندم و سعی کردم خودمو بزنم به اون راهلو: صبر کن ببینم تو چی گفتی؟؟؟
جوابشو ندادم چی بگم بهش اه
لو: بعد کلاس منتظر میمونی مالیک خیلی چیزای باید
توضیح بدیهمینو کم داشتم نگاهمو سمت لیام برگردوندم
توی همون لحظه اونم داشت منو نگاه میکردسریع گونه هاش قرمز شدن و با اون لبخند خش..
ینی با لبخند سرشو انداخت وپایین
YOU ARE READING
My jealous love
Fanfiction+i hate you -you love me +i hate you -you love me +i said i hate you - i know you love me +yes i love you:) + ازت متنفرم _تو عاشق منی +ازت متنفرم _توعاشق منی + گفتم ازت متنفرم _من میدونم که عاشقمی +آره من عاشق توام ... :) #ziam #mayne #larry #nia...