Zayn POV
ز: خسته شدممممم
ن: عنقد غر نزن خوب الان میاد دگ
نایل بهم چپ چپ نگاه کرد
الاف کرده منو سه ساعته اینجا اونوقت تازه
اقا طلبکارم هستز: ول...
لو: صدات درارد همین وسط دیکمو در میارم
میکنم تو دهنت میدونی ک میکنم مرتیکه غرغروبه لویی چشم غره رفتم
دستامو توی سینم جمع کردم و با حرص رومو
ازشون برگردوندمبه شدت خوابم میومد ساعت سه صبح بود
لنتیا من چجوری صبح برای مدرسه از خواب
بیدار بشممممخدایااا چه غلطی کردم با اینا دوست شدم
گناه من چیه من چرا باید اینجا الاف بشم
مگه داداش منهاصا من تختمومیخام فقط
این چند روز نایل پدرمونو دراوورد
ولی لویی خم هم به ابرو نمیاوورد و هرچی
نایل میگفت قبول میکرددقیقا سه روز چرخوندمون اخرشم رفت همون خونه
اولیه که دیده بود و خرید
تازه من میگم چرا بهم میگن غرغروگوشیمو دراووردم تا یکم سرگرم بشم
ولی با دیدن پیامی از طرف لیام ابروهام بالا پریدFrom stupid:
زین مامان اینا خونه نیستن تو کجایی؟
ینی چی خونه نیستن ینی لیام خونه تنهاست
ناخوداگاه اخمام رفت توهمTo stupid:
کجان؟
به ثانیه نکشید جواب داد
From stupid:
نمیدونم. ولی من تنهام میترسم، میشه بیای؟
وات د هلللل به من چه ک میترسی
از کی تاحالا ؟؟؟From stupid:
میخوام بدونم اگه نمیای از نواه بخوام که بیاد
یا من برم پیشش چون من تنهایی میترسمبا دیدن اسم اون مرتیکه رو صفحه
گوشیو تو دستم فشار دادTo stupid:
الان میام خونه و فقط دلم میخاد اثاری
از اون مرتیکه تو خونه باشهاز جام بلند شدم
ز: من دارم میرم
لو: وتف!؟
ن: زین یکم...
YOU ARE READING
My jealous love
Fanfiction+i hate you -you love me +i hate you -you love me +i said i hate you - i know you love me +yes i love you:) + ازت متنفرم _تو عاشق منی +ازت متنفرم _توعاشق منی + گفتم ازت متنفرم _من میدونم که عاشقمی +آره من عاشق توام ... :) #ziam #mayne #larry #nia...