مهم نبود که زودتر از هر روز بیدار شده
اون حتی خوابشم نمیومد همه چی خیلی داشت
ساده و عادی جلوه میکردولی همیشه اون چیزایی ک میبینیم کل ماجرا نیست
به این راحتی نیست که بگیم اره فلانی مثلا عشقشو
از دستاین برای کسی که میشنوه پنج ثانیه ناراحتیه
اما واسه اون کسی که از دست داده چی؟؟باید خودش و جمع کنه که زندگی کنه
ادامه بده همه ایستادنشو میبینن
درونشو چی؟؟ میبینن؟؟زین کجا رفته؟ پسر شیطون و عوضی
که همه عاشقش بودن و همچنین فراری الان
کجا رفتهکسی که یه ثانیه زودتر از وقتش بیدار میشد
همه رو دیوونه میکرد چه بلایی سرش اومدهفکر میکنین خیلی راحته کسی که تو عمرش ناخنش
به پوستتون کشیده نشده ، صداش بلند نشده
براتون بگیر تا پای مرگ بزنتتون و مایه ننگ
باشید براش؟قضاوت شدن توسط خانواده ، شکسته
شدن توسط خانواده هرکسی و از پا در میاره
ولی زین هنوز سعی میکنه سرپا باشهقلب زین، مغز زین میسوختن درحالی که تو سرما بودن
یه طرف قلبش داشت میسوخت از غم
طرف دیگه اش میخاست که عاشقی کنه
یه طرف مغزش پر بود از دردا و غما
و طرف دیگه اش پر بود فقط از یه اسم
لیاملیامی که فقط به اسمش همه چی منتهی نمیشه
عذاب وجدانش برای کارای گذشته هم وجود داشت
الان و اینده لیام و هزارتا چیز دیگهزین دیگه زین قبل نبود
اروم شده بود، زود از خواب بیدار میشد بی اینکه داد
بزنه ، از همه مهم تر مهربون شده بود
تو اوج حال خرابیش لبخند میزد تا اینایی ک براش
موندن نرنجنلبای قرمزش بین دندوناش گیر افتاده بودن
چندتا ساندویچ برای لیام درست کرد و توی ظرف
گذاشتگوشیشو برداشت و به لویی تکست داد
To Fucker bro:
لو امروز لیام و مجبور میکنم بیاد مدرسه
مراقبش باش روبی بیلی هرخری اجازه نده
اذییتش کنن اون نواه هم اومد سمتش ازادی جرش
بدی . ممنون داداشبیا براش فرستاد
به سمت اتاقشون رفت تا لیام و بیدار کنه
این چندوقت تریشا با خودش مستقیم ارتباط نمیگرفتاز لویی حالشو میپرسید حتی زنگ میزد لیام
گریه میکرد ولی با زین حرف نمیزد
این بد دلشو میشکست خیلی بد
YOU ARE READING
My jealous love
Fanfiction+i hate you -you love me +i hate you -you love me +i said i hate you - i know you love me +yes i love you:) + ازت متنفرم _تو عاشق منی +ازت متنفرم _توعاشق منی + گفتم ازت متنفرم _من میدونم که عاشقمی +آره من عاشق توام ... :) #ziam #mayne #larry #nia...