Chapter 10

364 73 30
                                    



‏Liam POV

هردفعه پوچ بهم میوفتاد

ک: لیام نواه رو ببوس

کارا با نیشخند مرموزی گفت و روبه نواه چشمک زد
با ترس سریع نگاهم به زین افتاد باید چیکار میکردم
باید مبوسیدمش
بعد زین دعوام میکرد، نمیکرد؟؟

زین اخماشو توهم کشید با سر اشاره کوچیکی بهم
کرد تا اونو نبوسم اما دوستای مسخرش شروع کردن

بی: عی بابا این بچه هنوز دهنش بو شیر میده

لو: اصا مگه بلده
اینارو می گفتن خودشونم میزدن زیر خنده هرچند که از نظرمن زیادی بی نمک بودن
لبامو با حرص دادم جلو برگشتم سمت نواه
سریع یه بوس کوچولو کنار لبش گذاشتم و سر جام برگشتم
از خجالت صورتم گر گرفت و مطمئنم الان قرمز شدم
روم نمیشد به نواه نگاه کنم

دیگه به زین نگاه نکردم چون جرعتشو نداشتم
قطعا با اون نگاهاش میخاست بکشتم

باز همه کاغذا رو تا کردن و قاطی کردن
همه برداشتن این بار لویی کینگ شده بود
با نیشخند به زین نگاه کرد و براش ابرو بالا انداخت

ز: کامااانن

لو: هاهاها به همین خیال باش
زود باش زنگ بزن به دختر مدیر اسمش چی بود جیلی ، جیبی چه کوفتی بود عاهان جیجی زنگ بزن بگو دوست دارم خودم بزن به مستی و بهش بگو میخام زیر خودم ببینمت بیب

همه با حرف لوی خندیدن ولی من ...
خوب حالم از این دستور مسخرش بهم میخوره
حسودی داشت تک تک سلولام پر میکرد

گوشه لبمو به دندون گرفتم و گاز میگرفتم
زین چشاشو چرخوند و گوشیشو از جیبش دراوورد

ز: فقط اگه اخراج بشم میکشمت لویی

لویی بیخیال براش شونه. بالا انداخت زین شماره جیجی و گرفت و گذاشت رو ایفون بعد دو سه تا بوق جواب داد

ج: بفرمایید؟

ز: زینممم جیییی

زین سعی کرد کشیده حرف بزنه طوری که انگار مسته

ج: عام خوبی زین؟

ز: جییی من مننن میخاامتتت

ج: م..منظورت چیه؟

زین هق فیکی زد

ز: دوووست دارممم جیی من دوست دارم

جیجی چند ثانیه سکوت کرده بود و هیچی نمیگفت‌ تو این حیف من قلبم به طرز بدی داشت میسوخت و‌نمیدونم چرا

جی: عام زین منم منم دوست دارم
اما بهتره الان قطع کنی چون مستی فردا حرف میزنیم اوکی!؟

ز: با..باشه

زین گفت و گوشی قطع کرد اما هنوز بغضی که گلوی منو فشار میداد برطرف نشده بود

My jealous love Where stories live. Discover now