Real Life 3

1.9K 500 96
                                    

یکم لبام رو همون جا نگه داشتم.
بعد از چند ثانیه آروم لب پایینش رو مکیدم و ازش فاصله گرفتم

زمانی که ازش جدا شدم سرش رو پایین انداخت.
انگشتام رو زیر چونش گذاشتم و سرش رو بالا آوردم
لپای نرمش قرمز شده بود و یکم اشک تو چشماش جمع شده بود

واقعا متعجبم که چطور همچین موجود کیوتی هنوز تنهاس

یکم بیشتر چونش رو بالا آوردم و یه بوسه کوتاه دیگه رو لبای صورتیش گذاشتم.
دوباره قرمز شد و سرش رو انداخت پایین

خندیدم
اون بامزس!

خم شدم روی زمین
دفتر و خودکار کوچیکش رو بهش دادم. ظاهراً منتظر بود!

′اجازه میدی بهت سیلی بزنم؟′
جملشو بهم نشون داد و لبش رو گاز گرفت

سرم رو به نشونه مثبت تکون دادم
کمرم رو خم کردم و صورتم رو نزدیک بردم.

با دست نرمش به گونه راستم زد
اونقدرام ضعیف نیس :)

کمرم رو صاف کردم.
همزمان به این فکر میکردم که جای انگشتای بلندش روی صورتم میمونه یا نه که اون با زدن بوسه محکم و صدا دارش روی گونم متعجبم کرد
توقعش رو نداشتم اما اعتراف میکنم سوپرایز خوبی بود

دستم رو بین موهاش بردم و بهم ریختم که ازم دور شد
تا دم در کتابخونه دوید و زمانی که داشت از در خارج میشد برام دست تکون داد

منم در جوابش با لبخندای همیشگیم براش دست تکون دادم.

توی راه و حتی زمانی که داشتم چشمام رو موقع خواب می‌بستم فقط به اون فکر میکردم

باید به خودمون فرصت بدم یا ازت دوری کنم سوییتی؟

_________________________________

فکر نکن و انجامش بده سوییتی :)
با پارتای بلند بای بای کنید 👋👋👋

بنظرتون جونگ کوک زیاده روی نکرد؟ ⁦ಠ_ಠ⁩

Taehyung's Feelings |kookvUnde poveștirile trăiesc. Descoperă acum