من هر روز پیش کوکی میرم
و هر روزمون مثل همه
یونگی هیونگ منو به خونه می‌رسونه
لباس هامو عوض میکنم
میرم خونه جونگ کوک
ناهار میخوریم
همو بوس میکنیم
بعد منو بغل می‌کنه
و می‌خوابیم
مثل همه ولی کاش همیشه همین باشه :(
از زندگی یکنواخت خوشم میاد
هم کوکیمو دارم هم هیونگمو
من خوشبخت ترینم تهیونگ دنیاممم *-*
_________________________________
منم خوشبخت ترین بدبخت دنیام :)
حالتون خوبه هانیز؟ *خنده
شما زندگی یکنواخت رو دوس دارید؟
BINABASA MO ANG
Taehyung's Feelings |kookv
Fanfictionلبخندای شیرین جئون جونگ کوک پسر سال پایینی و هر چیزی که به اون مربوطه برای پسر مو فندقی جذابه. اون بزرگ ترین موفقیت رو یه ربع زنگ ناهار نشستن کنار کوک میبینه. این علاقه ساده و در ظاهر یک طرفه زمینه ساز عشق درخشانشون در آیندس فیلینگز داستان ساده ای د...
