:ناشناس
هی~من:
سلام....؟
ببخشید شما؟:ناشناس
من ددیممن:
خوشوقتم آقای ددی :):ناشناس
نه تههههههه
من ددی تو عممم *-*من:
آپا؟
شمارتو عوض کردی؟:ناشناس
بهش فکر نکن -_-
من جونگ کوکممن:
سلام جونگ کوک شی:ناشناس
-_-من:
ببخشید من باید بخوابم:ناشناس
به این زودی؟؟؟؟
نمیخوای با من حرف بزنی:( ؟من:
مامانم الان میاد
ببخشید کوکی:ناشناس
هووف شب خوشمن:
👋👋👋_________________________________
بی ذوق :-/
امیدوارم page ، real life و chat رو قاطی نکنیداهر وقت از آپ خسته شدید بگید تا بس کنم
تهیونگ خیلی معصومه یا خیلی خنگ؟
BINABASA MO ANG
Taehyung's Feelings |kookv
Fanfictionلبخندای شیرین جئون جونگ کوک پسر سال پایینی و هر چیزی که به اون مربوطه برای پسر مو فندقی جذابه. اون بزرگ ترین موفقیت رو یه ربع زنگ ناهار نشستن کنار کوک میبینه. این علاقه ساده و در ظاهر یک طرفه زمینه ساز عشق درخشانشون در آیندس فیلینگز داستان ساده ای د...