*unedited*
روز بعد اونا دوباره راه افتادن، سیدنی، شیکاگو، لویی و هری جلو نشسته بودن و بقیه عقب کامیون.
_چرا شیکاگو و سیدنی؟
هری پرسید، این سوالی بود که سالها ذهنش رو مشغول کرده بود.
سیدنی و شیکاگو بهم نگاهی انداختن و خندیدن، بعد سیدنی جواب هری رو داد.
_بخاطر اینکه من سیدنی بدنیا اومدم و اون شیکاگو، پدر ومادرمون خیلی سفر میکردن، ما تقریبا کل دنیارو دیده بودیم
_جدی؟ اینجاها چه شکلی بودن؟
لویی با هیجان از اون دوتا پرسید و هری یکم از اینکه جز نیویورک جای دیگهای رو توی زندگیش ندیده ناراحت شد.
_خارقالعاده، بعد از اینکه پدر و مادرمون دنیا رو بهمون نشون دادن من تصمیم گرفتم با یه کوله پشتی دوباره همه جارو سفر کنم، اما شیکاگو تصمیم گرفت خونه بمونه
_روزی که اون اتفاق افتاد سیدنی قرار بود به خونه برگرده، حدود پنج سال بود که ندیده بودمش
_آره، من توی کشتی بودم وقتی اون اتفاق افتاد، کشتیمون خراب شد و من توی آب افتادم، بعد با برخورد اون سنگای آتیشی سرم به یه صخره خورد، وقتی بیدار شدم توی قرنتینه بودم
زین سرش رو روی شونهی لیام گذاشته بود و توی چرت بود. سیدنی اونارو خیلی زود از خواب بیدار کرده بود.
_زین.. بلند شو
_بهش فکر نکن
_زینی داری تمام این چیزای خارقالعاده رو از دست میدی
_برام مهم نیست لیام
_چرا نه؟
_چون دیگه کل زندگیمون رو میتونیم بهشون نگاه کنیم
زین همچنان چشمام بسته بود، بعد از این حرف لیام ساکت شده، بیش از حد ساکت شد. زین یه چشمم رو باز کرد و دید اون دیگه به دور و برش خیره نشده و سرش پایینه.
_هی، چه اتفاقی افتاد؟ از دست من ناراحتی؟
لیام سرش رو به معنی نه تکون داد.
_پس چه اتفاقی افتاد؟
_من ترسیدم زین
با یه صدای آروم گفت. طوری که زین به راحتی حرفش رو نفهمید.
_از چی ترسیدی؟
_این... اینجا خیلی بزرگه، من.. من هیچی ازش نمیدونم یعنی ما هیچی ازش نمیدونیم، چطوری قراره توش زندگی کنیم؟
همچنان سرش پایین بود. هرچند که به نظر نمییومد اما زینم از همینا میترسید. درسته اون داستان های زیادی دربارهی بیرون از قرنتینه شنیده بود، اما هیچوقت فکر نمیکرد واقعا یه روزی از اونجا بیرون بیاد.
YOU ARE READING
Benefit (Ziam)
Fanfiction_عاشقم نشو _اگه شدم _نباید بشی _اگه شدم _فراموشم کن _اگه نتونستم _باید بتونی _اگه نتونستم! _باید باهاش زندگیکنی _اگه نتونستم _میتونی _وقتی بهت نگاه میکنم توی چشمای قهوهایت یه دنیای دیگه وجود داره که من دارم توش زندگی میکنم. پس ازم نخوا...