عشق وقتی مرد...

1.2K 244 102
                                    

Unedited

_حواست باشه پاتو کجا میزاره مد

_من تو محوطه‌ی خودمم مین

_اینجا محوطه‌ی منه...

و هرج و مرج ادامه داشت. از وقتی سیدنی رفته حدود هزاران دعوا بین مد ها و مین ها صورت گرفته.

_10 بیا اینور

اد با داداشش گفت و الکس رو کنار کشید. از دعواهاش خسته شده بود.

_تو چه مرگته؟

اد آروم از داداشش پرسید و الکس دستشو از دست اد بیرون کشید.

_اینو من باید ازت بپرسم، تو چته؟

_من خوبم

اد گفت و سرشو پایین انداخت. صدای پوزخند الکس رو شنید دوباره به داداشش نگاه کرد.

_بهم نگو که تو حسایی به اون دختر دیوونه داشتی

اد بخاطر اشاره به اسم سیدنی یکم عصبی شد و دستاش رو مشت کرد.

_یا نکنه دوسش داشتی؟

_ففط یه منفعت بود و الان... مرده

اد گفت و با یه طعنه از برادرش رد شد تا بره توی اتاق خودش.

هنوزم خودش رو برای گرفتن سیدنی سرزنش میکرد. روحشم خبر نداشت که هری چطور اون کتاب رو از توی اتاقش برداشته.



_اگه اون مین یه بار دیگه بخواد جنون من رو امتحان کنه، بهش نشون میدم اینجا دیوونه کیه

زین با عصبانیت گفت و چنگالش رو محکم وارد سالادش گرد.

لویی و نایل با نگرانی بهم نگاه کردن. یه مد دیگه از کنار دیوار رد شد و الکس دوباره بهش گیر داد.

همین برای زین کافی بود تا دیوونه باشه. دیگه باید تموم میشد.

_مشکل فاکی تو چیه؟

زین گفت وقتی رسید به دیوار و الکس رو سمت محوطه‌ی خودش حول داد.

_از حدت نگذر مد

_دیوونگی حد و مرض نمیشناسه

زین گفت و حاضر بود تا یه دعوای جانانه رو راه بندازه. اما اینبار خواهر شیرن ها جلو اومد.

_10 خواهش میکنم

_مد ها دارن پررو میشن

_ببخشید این تویی که داری به راه رفتن مردم من گیر میدی

_6خواهش میکنم، اگه 2 اینجا بود...

_2مرده

زین محکم به پری گفت و لویی رو که جلوش گرفته بود رو پس زد.

_فقط یکبار دیگه جنون من رو امتحان کن و من بهت نشون میدم چرا این محوطه رو انتخاب کردم

Benefit (Ziam) Donde viven las historias. Descúbrelo ahora