کارگردانDirector

Director*8*

<ژانگ لی
(ژانگ لی جذابمون که برای عکس برداری حاضر شده رو بک اپ ببینید)

عکاس اول از همه لیدرو برا عکاسی صدا کرد چن و چانیول هنوز داشتن گریم میشدن
پس فعلا نقشه بک به تاخیر میوفتاد
از ساعت 8:40 بک منتظره یه موقعیت خوبه تا نقشه ای که دیشب با سویون ریختن رو عملی کنه
جونگین گریمش تموم شده بود لباس هاش هم پوشیده بود فقط باید صبر میکرد تا عکاس صداش کنه کنار بک نشست
+بکهیون شی اینجا چیکار میکنی؟

-اوه.. من اومدم چ.. دوستمو ببینم بعد هم به دختر عکاس که داشت از لیدر عکسای حرفه ای میگرفت اشاره کرد

+جدی اِرا دوستته! واو فکر میکردم هارد پسنده اینارو ولشکن چقدر کارگردان اوه رو میشناسی؟

-از وقتی بچه بودیم بک استرسی پاشو تکون میداد جونگین از فرصت استفاده کرد منبع اطلاعات کنارش بود

ابمیوه گازداری که برای ایدل ها اماده کروه بود کمپانی به بکهیون داد
+بک میتونم بک صدات کنم!

-نه خیر من ازت بزرگ ترم هیونگ صدام کن (بچم بلوف میزنه 😁)

بکهیون تخس حرفشو زد همین باعث خنده جونگین شد
+باشه هیونگ سهون چند سالشه؟

-امم فک کنم امسال 26سالش میشه

+اها چه ماهی؟

-اپریل وایسا چرا اینارو میپرسی؟

بک چشماشو ریز کرد مشکوک به جونگین خیره شد
+فقط همینجوری میخوام بدونم باید هیونگ صداش کنم یا نه اخه قرار شد باهم همکاری کنیم

- اما بازم عجیبه

جونگین حرفو میخواست عوض کنه

+پس ازم کوچیک تره

-جدی مگه چند سالته

+منم 26 ام ولی 3ماه از سهون بزرگ ترم
-اها وای اومد

جونگین ک گیج شد رد نگاه بکهیون رو گرفت
چان با گریم و لباسای سرتاپا مشکی از اتاق گریم اومد بیرون

+هیونگ مطمئنی به خاطره دوستت اومدی

بکهیون هنوز تو کف چانیول بود

-اره برا دوستم اومدم

چان رفت برای عکس برداری
بکهیون رو به جونگین پرسید

-یا تاحالا چیزی درمورد گی بودن چانیول نشنیدی؟

جونگین متعجب تر جواب داد

+نه برا چی؟

بکهیون ک دست گل به اب داد دستشو گذاش رو دهنش به جونگین خیره شد

-بکشین نگن

جونگین دست بکهیون رو ازجلو دهنش برداشت

+هیونگ دوباره بگو