Director *35*

188 54 5
                                    

اگر کمی کاستی غلطی چیزی دیدید ببخشید چون که من توی مدت زمان خیلی کمی این سه تا پارت رو نوشتم

>واو ببین کی اینجاست
>چی شد یاد ما کردی سویون شی
>ای خدا سلام کوچولو

سولار وقتی سویون روپشت در دید یک لحظه هم لبخندش کنار نمیرفت ولی گله میکرد از تنها دوست قدیمیش که بهش سر نزده بود

سولار وی وی رو بغل گرفت و از سویون خواست بیاد داخل

سوالار متوجه گرفته بودن سویون شده بود
وی وی رو روی زمین گذاشت تا توی فضای جدید بگرده و بازی کنه

کنار دوست غمگینش نشست سر سویون رو بغل گرفت
>ملکه سفید من چش شده انقدر حالش گرفته اس

سویون ریز سولار رو بشگون گرفت
<بدم میاد از این لقب مسخره
>خب این خبر جدیدی نیس بهم بگو چه خبر چی شده
‌<مامانم..

قبل اینکه سویون ادامه بده سولار گفت
>خب پس براش راه حل پیدا میشه
سویون چشم چرخوند
<هنوز این عادتت رو ترک نکردی هنوز مشکل رو نمیدونی از کجا میدونی حل میشه همیشه هم همینو میگی
>چون همه چیز حل شدنیه

به پاش اشاره کرد تا سویون سرشو بزاره روی پاش

> حالا مو به مو برام تعریف کن
...
>ببین با این اوصاف فکر میکنم تو داری یکم زیادی جدی میگیریش
>سهون هنوز مشکلی نداره
>توهم میتونی یه سفرِ یه هفته ای بری امریکا ور دل مامانی تا این دلخوری رفع بشه بعد میای پیش این داداش پر مشغله ات تازمانی ک وضعیت رابطه اشون تابته که مشکلی نیس تازه بکهیون هم هست اینجا

سویون حرفی نزد به سولار نگاه کرد سولار راست میگفت ولی درمورد بکهیون

<امم راستش مادر بک هم مبخواد بکهیون برگرده امریکا

سوالار داشت با گوشیش کار میکرد لبخند ریزی زد و گوشی رو کنار گذاشت

>خب این خیلی خوبه با بکهیون میری با بکهیون بر میگردی مادرت هم نمیتونه جلوتو بگیره
سویون با تعجب نگاه کرد
<چه ربطی داره؟
‌> ببین بکهیون با چان توی رابطه اس نمیتونه امریکا بمونه پس برگشت بکهبون قطعی عه
>به مادرت میتونی بگی که با بک جفتی دارید روی فشن شو کار میکنید و تو قراره مدریت کنی و همینطور اهنگه که برام زدی رو میخوای منتشر کنی

>اینجوری مادرت به هوای اینکه میخوای توی کره اهنگ منتشر کنی میزاره برگردی
سویون یکم فکر کرد بعد مشت محکمی به شونه سولار زد
>یااا دختره خیره چته!!!!!
‌<درمورد اهنگ من به کسی ک چیزی نگفتی ها؟! وقتی اینجوری حرف میزنی قشنگ مشخصه براش برناگه ریختی الانم فرصت پیدا کردی داری بهم میگی اره! سولار من گفتم نمیخوام چیزی منتش...

در خونه سولار زده شد
سولار لبخند زنون بلند شد
>مگه میشه اهنگ به اون قشنگی، عمرا فرصتشو از دست بدم

کارگردانDirectorWhere stories live. Discover now