Director*13*

535 102 77
                                    

بکی که به سویون رسیده بود از اول تا اخر اجرای نیم ساعته روسه ساعت توضیح داد با جزئیات پشت سن رو تعریف کرد

سهون هم تمام شب به داشت با وی وی بازی میکردو وقت میگذروند یه جورایی رفع دلتنگی میکرد

فردا جونگین فیلمبرداری داشت نه اینکه تاحالا فیلمبرداری نداشته باشه داشته ولی با سهون... نوچ

همین استرسشو بیشتر میکرد اینکه به سهون جذب شده بود رو از شب کنسرت فهمیده بود وفتی دیده بود که اوه سهون کارگردان معروف اروپا تو کنسرت قسمت وی ای پی نشسته و براش دست میزنه و خوشحالی میکنه احساساتش خیلی براش نا متغیر بود
از همون شب فهمید که به کارگردان کشش داره اما این اصلا چیز جالبی نبود همون طور که لی هیونگش بهش گفته بود برای جفتشون دردسر ساز میشد پس سعی داشت این احساساست جدیدو لذت بخش و وسوسه انگیزو نادیده بگیره تا مثل دفعه قبل خرابی به بار نیاد اما این استرسی که الان داشت به خاطر این بود که

میترسید که سهون از احساساتش باخبر بشه با توجه به اینکه سهون نصف عمرش اروپا بود و حتی یه کام اوت موفق هم داشت اگر احساساتش مشخص میشد و اگه این حس دو طرفه بود قطعا سهون کسی نبود که پنهانش کنه  یا حتی یکی از عوامل اونجا به رفتار های جونگین مشکوک بشن کار جونگین ساختس

از جمعه جونگین درگیر فیلم نامه بود به قدری خونده بودتش که تمام پاراگرافا رو حفظ شده بود اما در تعجب بود

چرا فیلم سهون فیلم نامه خوانی نداشت؟!

هرچقدر فکر کرد جوابی پیدا نکرد به سهون در این مورد پیام داد الان هم لبه تخت نشسته بود پاهاشو تند تکون میداد و خیره به صفحه گوشی بود که یهو چانیول با گوشیش اومد تو اتاق

-جونگین بیا بکِ میخواد باهات حرف بزنه بعد گوشی رو چرخوند سمت جونگین

جونگین پوکر شد نصفه شبه و این دوتا با تماس تصویری داشتن لاو میترکوندن اما نمیتونست در اصل نباید تو ذوق هیونگش میزد دستی برا بکهیون تکون داد

-سلام بکی چی شده؟!

~خوبی میگم سهون بهت گفت بگم نگران فردا نباشی منو چان هم میایم قبل از برداشت یکم فیلم نامه رو باهم میخونیم

چان که یهو متوجه موقعیت شده بود  سریع گوشی رو برگردون سمت خودش

-بک کمپانی چی همون اول کارگردان اوه گفته بود که نمیشه جفتمون باهم بیایم برا فیلمبرداری؟!

‌~نه اون اوکیه سهون پارتی بازی کرده

-اوه این ینی میتونم ببینمت

بعدم چشمکی زد و با انگشت اشارش به بک اشاره کرد
بکهیون هم قهقه ای زد سویون خیلی سریع صورتشو چسبوند به صورت بکهیون

<بکی داری چیکار میکنی  سلاممم چانیول شی
عه کراشم سلام جونگینا بعد هم دستشو اورد کنار صورتش تند تند تکون داد

کارگردانDirectorWhere stories live. Discover now