p a r t t w e l v e

2.1K 487 56
                                    

JHope94: فردا خوبه؟
5:12pm

MinSugar3: صبر کن
5:14pm

MinSugar3: اولا، تو برای اولین بار داری اول بهم پیام میدی
5:14pm

MinSugar3: دوما، داری خودت پیشنهاد میدی منو ببینی وای خدایا حس غرور داره توی رگهام پمپاژ میشه
5:15pm

MinSugar3: این افتخارو مدیون چی هستم؟
5:15pm

JHope94: هوا برت نداره مین =.=
5:16pm

MinSugar3: بهم نگو چیکار کنم چیکار نکنم (。-∀-)
5:16pm

JHope94: یا چی؟
5:17pm

MinSugar3: کاری میکنم دیگه اینکارو نکنی
5:17pm

JHope94: خواهیم دید
5:18pm

JHope94: خب حالا باید زحمت بدم بیام به اون کافه فردا یا نه؟
5:18pm

MinSugar3: شک نکن
5:18pm

JHope94: باورم نمیشه موافقت کردم
5:19pm

MinSugar3: اوه عسلم نگرانش نباش قراره با چیزهای خیلی خیلی عجیب تری هم موافقت کنی((؛
5:19pm

JHope94: دوباره این گهو شروع نکن
5:19pm

MinSugar3: اوکی شانسمو بعدا امتحان میکنم
5:20pm

MinSugar3: هیجان زده ای که میخوای منو ببینی بیبی بوی؟
5:20pm

JHope94: عق نه. و دیگه اونجوری صدام نکن
5:20pm

MinSugar3: گستاخ T^T
5:20pm

MinSugar3: من که سر از پا نمیشناسم که میخوام ببینمت *~*
5:21pm

JHope94: من میشناسم
5:21pm

MinSugar3: آی
5:21pm

MinSugar3: تو چقده شیرینی
5:22pm

JHope94: ممنونم اما نه
5:22pm

MinSugar3: اما ارررره
5:23pm

MinSugar3:

MinSugar3:

Ups! Tento obrázek porušuje naše pokyny k obsahu. Před publikováním ho, prosím, buď odstraň, nebo nahraď jiným.

5:24pm

JHope94: توی فاکین دستشویی‌ای؟
5:24pm

JHope94: چه مرگته مین یونگی
5:24pm

MinSugar3: اره قایم شدم تا بتونم بهت پیام بدم
5:25pm

JHope94: چی؟؟ چرا؟؟؟
5:25pm

MinSugar3: وسط یه جلسه بودم که بهم پیام دادی و خب من اولویت های خودم رو دارم
5:26pm

JHope94: فاک
5:26pm

MinSugar3: پس اره باید احتمالا برگردم سر جلسه اما دلم نمیخواد
5:27pm

JHope94: برو!! خل و چل کارت مهم تره
5:27pm

MinSugar3: خیلی خب بابا نیاز نیست اینقده هولم کنی
5:28pm

MinSugar3: فردا میبینمت (〃ω〃)
5:28pm

JHope94: آره

...

یه چصه عکس داشت این قسمت حالا مگه آپ میشد؟ :|

نظرتون تا اینجا؟ D:
کاورهایی که میذارم هیچ ربطی به داستان ندارن ولی خیلی خوبن:(

ʚ 𝘖𝘩, 𝘋𝘢𝘥𝘥𝘺! ɞKde žijí příběhy. Začni objevovat