Midnight (Chanbaek Ver.) S1

Chapter 5 : Underground

❬ ➵ D.O' POV ❭

بعد از جمع و جور کردن اتاقِ بهم ریخته‌م، تن لشمو با بی جونی جابه‌جا کردم و انداختم روی تخت...

_آه لعنتی چه روز سختی بود! مخصوصا اون قسمتش و فااااک!..دیدن اون خوناشام‌ها.!! تا همین امشب حتی به وجودشون باور نداشتم و از فردا قراره هر روز ببینمشون! امیدوارم بتونم باهاشون دوست بشم..چون در غیر این صورت فقط باید سعی کنم زنده بمونم!

هر چند که به اون؟...اون یکی برنزهه؟...و هاته...کای! آره اصلا بهش نمیاد آدم درست و حسابی باشه..زود عصبانی میشه و کلا فرکانسش عوضش میشه! ولی خنده هاش واقعاً خوشگلن و اون، خیلی خوش استایله! اما در عین حال خیلی بی ادب و بی شعوره! چون فنچ باباشه!..نه من..

بعد از چند دقیقه غرغر کردن با یه چشم غره حرصی پتو رو روم کشیدم و چراغ خواب رو خاموش کردم!

❬ ➵ Hyunjin' POV ❭

_بلند نشو سهون! لطفاً دراز بکش..

دستمو کنار زد و گفت "چند بار بگم..من خوبم!"

_آره مشخصه...اما تو داری تو تب میسوزی!

چرخی به چشماش داد "چیزی نیست...بخاطر این گلوله های کوفتیه! خوب میشه.."

_بهتره جدی بگیریش، چون چند ساعته تو همین وضعی و حالت داره بدتر میشه!

با عصبانیت بهم توپید "گفتم که چیزی نیست...میتونی بری دیگه"

آهی کشیدم و با کلافگی بلند شدم "باشه..پس، فردا توی مدرسه میبینمت؟"

سری تکون داد "آم..آره"

رفتم سمت در که صداش مانع بسته شدنش شد "وقتی من نبودم چه اتفاقی افتاد؟"

درحالی که به عقب میچرخیدم با صدای آرومی گفتم "حتی باورت نمیشه چی‌ها دیدم، اونا دیگه یه خون‌آشام معمولی نیستن!"

متعجب شد "یعنی‌..تو داری میگی حرفاشون حقیقت داشت؟"

با افسوس سرمو به نشونه ی تایید از حرفش تکون دادم و گفتم "فکرکنم اونا الان دیگه یه..یه..دورگه‌ن؟! این یعنی اونا قدرتشون حتی به تنهایی هم از ما بیشتره! نباید باهاشون در بیوفتیم و توام باید بیخیال اون پسره بشی! هر چند، میدونم به خاطر این گند کاری که کردی چانیول حتما شخصا به حسابت میرسه و يه درس درست حسابی بهت میده!"

خندید "شوخیت گرفته؟"

_جدی گفتم! ولی توام درست میگفتی، گمون کنم واقعاً چانیول یه‌ جورایی وابسته...و یا شایدم عاشقش شده باشه!

عصبی دندون قروچه ای کرد "اون حق نداره با یه آدمیزاد بگرده!"

اه گندش بزنه! لعنتی بازم یادش امد!

با همون لحن ادامه داد "و همینطور تو..جین! حواسم بهت هست و اگه واقعاً همچین چیزی بین اون دوتا باشه، خودم به شخصه جونگ سوک رو از این موضوع با خبر میکنم..."