❬ ➵ Baekhyun' POV ❭
فشار مشت های سفت شدهش روی لحاف تخت کمتر شد و بعد از باز شدن دستاش، چشماشو به هم فشرد و پلکهاشو باز کرد.
اون لحظه فقط نفس میکشیدم و هیچ حرکت اضافه ی دیگه ای نداشتم. اون دیگه جفت چشمای پر زرق و برق ماوراءطبیعی یاقوتیش رو نداشت. باورم نمیشه، اون پسر خیلی خوشگله! خیلی جذاب و مظلوم! من این چان رو بیشتر دوست دارم!
قدمی به سمت جلو برداشتم و بلافاصله دستشو به علامت هشدار بالا آورد. توجه ای نکردم و با قدم های کوتاهی بهش نزدیک میشدم و اون تا اینجا خیلی خوب خودشو کنترل کرده بود، ولی باید میفهمیدم تا چه فاصله ای میتونستم اونو اینجوری کنار خودم داشته باشم!
بی اراده زیرلب زمزمه کردم "چان...اینا-" که حرفمو قطع کرد و گفت "هیـس...حواسمو پرت نکن"
واقعاً؟
کیوت نیست وقتی میگه حواسشو پرت نکنم؟ اونم من...
این دوستداشتنیه وقتی من تنها کسی باشم که اونو بهم میریزه! یه خونآشام رو، یه خوناشام عاشق رو...
هنوز باورم نمیشه یه خونآشام عاشقم شده باشه یا..اوکی فاک! من یه خونآشام رو بوسیده باشم!
لعنتی حتی اسمشم به تنم لرزه میاندازه
اما اون چانیولِ..
چانیول!با قدم بعدي رنگ چشماش بین انتخاب یکی از دو رنگ سیاه و قرمز گیر کرد و همش در حال تغییر بود.
این شگفت انگیزه!
سیاه..
قرمز..
سیاه..
قرمز..نفس عمیقی کشیدم و گفتم "یول بیشتر تلاش کن!"
لباشو بین دندوناش فشرد و نالید "نمیتونم! اگه میخوای منو اینجوری ببینی پس از این جلوتر نیا"
بهش نزدیک تر شدم و دوباره به حالت همیشگیش برگشت!
_چانیییی...لطفاً! فقط پنج قدم دیگه مونده!
_تا همینجاشم زیادی تحمل کردم بیب
_فقط به تلاشت ادامه بده!
سری تکون داد و با اشاره گفت "خیلی خب اون-اون خراش روی دستتو عقب نگه دار"
_اوه! ببخشید...باشه
یه نگاه به دستم انداختم و دور از دیدش نگهش داشتم. خون اونو اذیت میکنه! لعنت به من که اینکارو کردم. اما نمیدونستم! ولی این یعنی اون تونسته زخم روی پهلومم حس کنه؟ اگه اینطوری باشه...حتما خیلی عصبانی میشه که بهش نگفتم! ولی...من فقط نمیخوام نگرانش کنم! چون واقعاً حالم خوبه!
قدم بلندی برداشتم و به وضوح متوجهی چنگی که به لحاف تخت زد شدم و آروم خندیدم. سریع پلکاشو بست و بعد از مکث کوتاهی گفت "هیچ حرکت اضافه ای نکن"
سرمو آروم تکون دادم و برخلاف خواستهش جلوتر رفتم، آب دهنمو قورت دادم و قدم بعدی رو هم پشت سرش برداشتم که یهو چشماشو باز کرد و..لعنتی! اون واقعاً خیلی داره سخت تلاش میکنه که تا الان دوام آورده! بهتره دیگه اذیتش نکنم. این میتونه واسه امروز کافی باشه.
YOU ARE READING
Midnight (Chanbaek Ver.) S1
FanfictionName : Midnight (S1) ✅ (S2) 🔜 Genre : Supernatural, Fantasy, Romance, Smut, Mpreg 🔞 Couples : Chanbaek, Kaisoo, Hunhan, Hyunlix & .. Written by : 𝐂𝐞𝐜𝐢𝐥𝐢𝐨𝐧 پارک چانیول، خونآشام اصیل زاده ای که از نزدیکی به انسان ها بیزاره و تو عمارت مشهور...