..
"ولش کن حرومزاده ي عوضي!"
❬ ➵ Now ❭
پلكهامو از هم باز کردم.
اون صدا تنها متعلق چانیول بود!
که الان درست مقابلم ورودي بن بست ایستاده بود!دیلن حرکت سریع انگشتاشو داخلم متوقف کرد و دستشو از توي باکسرم درآورد و زیرلب گفت "و بازم این مگس مزاحم سر و کلهش پیدا شد!" و دیكشو برگردوند توي باکسرش و یهو چرخید و پشت یقه ي لباسمو گرفت و محکم کشیدم و بزور برگردوندم و روبهروي چانیول گرفتم و با اشاره به من گفت "آآآ امدي دنبال این؟ خب متأسفانه تو خيلي دیر رسیدي! چون من یکم خشن با اسباب بازيت بازي کردم! خيلي راحت باز شد!" و زد زیر خنده که توي تاريکي و سایه هايي که روي چانیول افتاده بودن، یاقوت هاي سرخ و خمارش درخشید و دوید سمتمون و یهو توي سياهي شب گم شد!
دیلن بلافاصله دور کمرمو محکم گرفت و ناخن تیزشو زیر گلوم گذاشت و فشار داد و گفت "بیا بیرون لعنتي! و اگر نه فقط میکشمش و تو به جنازهش ميرسي!" و ناخنشو روي گلوم با فشار کشید که سوزش شدیدي به همراه داشت و قطره هاي ریز خون از محل پارگي ها روي سینهي لختم و لباس هاي پاره م میچکید.
چانیول با پنج قدم فاصله درست روبهروم ظاهر شد و همزمان با بالا آوردن دستاش خطاب به دیلن گفت "باشه! خيلي خب من اینجام! با اون کاري نداشته باش!" و با ناراحتي نگاهي به من انداخت و باعث شد از خودم خجالت بکشم!
دیلن ناخن تیز و برندهشو از روي گلوم برداشت و گفت "اگه از اینجا نري، گلوشو عمیق تر میبرم!" که چانیول سرشو به طرفین تکون داد و گفت "من بدون اون جايي نمیرم!" و دیلن با بي رحمي ناخنش رو روي جاي زخم قبلی گذاشت و گفت "پس از اینکه بکشمش ناراحت نميشي؟"
_جرأتشو نداري! چون تو یه چشم بهم زدن نابودت میکنم! جوري که اصلا متوجه نشي چجوري تو دستام جون دادي!
دبلن از پشت خودشو بهم مالید و خطاب بهش گفت "میخواي زنده بمونه؟ خيلي خب! پس خودتو بکش! بهت قول میدم بعد از تو واسش ددي نمونه باشم!" و با خنده زبونشو پشت گوشم کشید و زمزمه کرد "درسته بکهیون؟" و دستشو از دور کمرم انداخت و به سمت عضله هاي سینههام سوق داد و ناخن هاي هر پنج انگشتش رو زير جناغ سینهم فشرد و آروم اما بُرنده به سمت پایین کشید و از روي نیپلم گذشت و مثل یه گرگ درنده با چنگال هاش روي سینهم جاي چنگ انداخت!
چانیول کلافه دور خودش چرخید و داد زد "باشه! باشه! قبول میکنم! فقط..به اون پسر صدمه نزن!" و دیلن شرورانه قهقه زد و گفت "میدونم! تو به خاطر این کیتن هات و سکسي هر کاري میکني! فقط لفتش نده لعنتي! تو مزاحممون شدي و من همین الان اونو میخوام!"
_میشه یکم کنترل اون آلت لعنتيتو داشته باشي؟ فقط کم مونده یه گوسفند رو با دامن ببیني و واسش راست کني!
YOU ARE READING
Midnight (Chanbaek Ver.) S1
FanfictionName : Midnight (S1) ✅ (S2) 🔜 Genre : Supernatural, Fantasy, Romance, Smut, Mpreg 🔞 Couples : Chanbaek, Kaisoo, Hunhan, Hyunlix & .. Written by : 𝐂𝐞𝐜𝐢𝐥𝐢𝐨𝐧 پارک چانیول، خونآشام اصیل زاده ای که از نزدیکی به انسان ها بیزاره و تو عمارت مشهور...