Darling ,Halsey🍉🎶
________________________________سایان متوجه لبخند اسنیپ میشه با صدایی که چاشنی شیطنت داره میگه _ پروفسور اسنیپ ، تو کتاب چی نوشته باعث لبخندتون شده؟
اسنیپ کتاب رو کنار میزاره و همچنان با لبخند به سایان نگاه میکنه
سایان _ اولین بار لبخندتون رو میدونید کجا دیدم؟
وقتی که روز اول کلاس ، برگه سوالهام رو بهتون دادم ، همون لحظه یه لبخند زدین و سریع اخم کردین .اسنیپ _ هنوز یادته .
سایان _ لحظه های نادریه که باید بخاطر بیارم
هردو لبخندی میزنن و ساکت میشن
اسنیپ بی هوا میگه _ اگه دوست داری میتونی من رو مثل لوپین و بلک به اسم کوچیک صدا کنی ، به هر حال ما دیگه تو هاگوارتز نیستیم و من هم استاد تو نیستم .
سایان چشمش رو درشت میکنه ، ابروهاش رو بالا میده و بعد چند ثانیه مکث بالاخره به حرف میاد_ خیلی دلم میخواد اینکارو کنم ولی خوب عام گفتم که ابهت و عظمتتون و اون حرفا
اسنیپ _ اون برای قبل از حرفهاییه که من بهت زدم
سایان _ عام خوب ، البته ،
توی فکرش سعی میکنه جا بندازه و با خودش میگه ( الان باید به جای شما بگم تو ، به جای پروفسور اسنیپ بگم سوروس ؟ ، چرا اینقدر سختمه ، کاش اینقدر با ابهت نبود )
سایان _ سوروس؟
اسنیپ متعجب نگاهش رو از کتابی که دوباره برش داشته میگیره و به سایان میده _ بله
سایان خجالت میکشه و هیچی رو زمزمه میکنه و به طرف مبلی میره که قبل از خوب شدنش روش میخوابه ، سریع برمیگرده ، سرش رو میخارونه و سریع میگه _ میگم ، چیزه ، یعنی ( به مبل اشاره میکنه ) من بازم باید رو اون مبل بخوابم؟
اسنیپ _ نه اتاق سمت راستی ، میتونی اونجا بخوابی .
سایان میره اتاق رو نگاه میکنه ، اتاق چوبی و نسبتا کوچیک با میز و تخت و یه پنجره روی دیوار راست و اتاق ، که اونجا رو دنج و دوست داشتنی میکنه.
اینقدر فضای خالی داره که سایان یاد پیانو ای میوفته که معلوم نیست اسنیپ چیکارش کرده ، باز برمیگرده ، این دفعه اسنیپ کتاب رو میبنده و روی میز میزاره _ مشکلی هست؟
سایان _ نه ، نه فقط یه سوال دیگه ، با عم ، با پیانو عه چیکار کردی؟اسنیپ از تلاش سایان برای خودمونی حرف زدن خندش میگیره ولی خودش رو کنترل میکنه و با صدایی که به خاطر خنده گرفته میگه _ توی اتاق زیر کلبست .
سایان _ عم ، میشه بیارم بزارمش توی اتاقم؟
اسنیپ _ البته ، فقط من هنوز نمیدونم پیانو چیه؟
سایان _ الان میرم میارمش نشونت میدم چیه ...
و بعد شلنگ انداز به سرعت از کلبه خارج میشه ، اسنیپ به مبل تکیه میده و به در باز کلبه نگاه میکنه ، چند ثانیه بعد سایان که با چوبدستیش در حال هدایت پیانویه و با زبونی که بیرون آورده سعی میکنه تمرکز کنه و به جایی نزنش ، از پله ها بالا میاد و پیانو رو وارد کلبه میکنه و اون رو گوشه ای نزدیک به اسنیپ میزاره و بعد پارچه روش رو برمیداره و متوجه یه سری وسایل و یه کتاب آموزشی میشه .
YOU ARE READING
" Lost In Moonlit Valleys "
Action𓅓"SILHOUETTE" [◇Completed◇] دختری که در سایه نمایان شد... *برگشت به هاگوارتز* حتی یک انسان بیشتر میتونه دنیا رو تغییر بده، حالا دنیای جادوییه هری پاتر دستخوش تغییرات خیلی زیاد و جذابی شده. سایان ریورا آندرسون نوهی بزرگترین جادوگر دوران به دنیای ج...